نوشته شده توسط : ن ,ک

 

جزئیات سوابق یک تروریست عضو پژاک که محبوب غرب شد

 

در پی حمایت کشورهای غربی و گروهک پژاک از تروریست متهم حبیب الله لطیفی و سوء استفاده جریان های معاند از موضوع اعدام وی و ارجاع این مسئله به کمیته های حقوق بشری، جزئیاتی از سوابق وی منتشر می‌شود.

به گزارش رجانیوز، لطیفی از عوامل تشکیلاتی گروهک تروریستی پژاک است که بر اساس حکم مرجع قضایی در تاریخ 1/8/86 دستگیر و بعد از انجام تحقیقات و مراحل قضایی، به اعدام محکوم شد.

این تروریست در جریان حمله به پاسگاه غفور نقش مستقیم داشته است. وی همچنین به پاسگاه کانی کوزله نیز حمله کرده بود که این اقدام تروریستی منجر به شهادت مامور نیروی انتظامی به نام شهید وریا کلهر شد.

بمب گذاری کوی قضات از دیگر اقدامات این تروریست محبوب غرب است. وی همچنین در عملیات انهدام کامل نمایشگاه محصولات فرهنگی میدان آزادی سنندج نیز دست داشته است.

حکم اعدام این تروریست قرار بودکه بامداد روز یکشنبه هفته گذشته (پنجم دی ماه) در سنندج به جرم محاربه اجرا شود که با دستور دادستان سنندج موقتاً به تعویق افتاد.

به‌دنبال اعلام صدور حکم لطیفی، برخی گروه‌های ضدانقلاب و سازمان‌ها جنجال تبلیغاتی گسترده‌ای را علیه جمهوری اسلامی به‌راه انداختند.

این در حالی است که با توجه به تأکیدات ویژه رئیس قوه قضائیه در زمینه برخورد قاطع با اشرار، به‌نظر می‌رسد این حکم که تمام مراحل قضایی آن نیز طی شده است، در مرحله اجرا قرار بگیرد.

پژاک، گروهک تروریستی شمال‌غرب کشور است که در مرزهای ایران، ترکیه و عراق شرارت می‌کند. با این حال، در طول سه سال اخیر، سپاه پاسداران با عملیات‌های گسترده، این گروهک را در زمینه ادامه شرارت‌هایش متوقف کرده است.

در عین حال، وکیل مدافع لطیفی در مصاحبه روز دوشنبه هفته قبل خود با ایرنا در مورد برخی ادعاهای رسانه های خارجی درباره نحوه محاکمه لطیفی گفت: در مورد محاکمه متهم ادعاهایی که گفته می شود محاکمه پشت درهای بسته و در وقت بسیار کوتاه صورت گرفته خلاف واقع است.

صالح نیکبخت که از جمله وکلایی است که معمولاً پرونده‌های خاص متهمان به فعالیت علیه نظام را وکالت می‌کند، و وکیل مدافعی این تروریست را نیز برعهده دارد، نتوانست بر روند قانونی رسیدگی به پرونده موکلش خدشه‌ای وارد کند و افزود: جلسه دادگاه لطیفی در بهار سال 87 نزدیک به 5/3 ساعت طول کشید و من به اتفاق نعمت الله احمدی یکی دیگر از وکلای مدافع حدود دو و نیم ساعت از متهم دفاع کردیم و خود متهم هم همه اتهامات وارده در صورت جلسه تحقیقات به جز دو اتهام مشارکت در انفجار خودرو دادستان سنندج و حمله به پاسگاه انتظامی فرجه سنندج را قبول کرد.

وی ادامه داد: با توجه به این که غیر از قبول خودش، تعداد دیگری از افراد دستگیر شده با موضوع مورد اتهام در مورد لطیفی تک نویسی کرده بودند، دادگاه بدوی پس از جلسه رسیدگی مفصل و همچنین استعلام در بعضی موارد حکم اعدام را صادر کرد.

این وکیل دادگستری گفت: با توجه به این که در آن زمان مطابق رای وحدت رویه دیوان عالی کشور احکام اعدام صادره از دادگاههای عمومی سابق و دادگاه انقلاب در دادگاههای تجدید نظر استان ها مورد رسیدگی قرار می گرفت و استنباط قضات دادگستری بعضی استان ها چنین بود، درخواست تجدید نظر خواهی در دادگاه تجدید نظر استان مورد رسیدگی واقع شد.

وی افزود: شعبه چهارم دادگاه تجدید نظر استان کردستان با موشکافی دقیق به این پرونده رسیدگی کرد و از این لحاظ تقریبا اعتراضی نداریم و در نهایت به رغم این که دو مورد اتهام فوق (مشارکت در انفجار خودرو دادستان و جمله به پاسگاه فرجه) مورد قبول متهم واقع نشده بود، دادگاه تجدید نظر سایر اتهامات او مانند انفجار بمب صوتی در دو راهی غفور، میدان آزادی سنندج و همچنین تهیه مواد منفجره و تهیه و تکثیر اعلامیه و لوح فشرده گروهک پژاک را برای توجیه اتهام، کافی اعلام داشت و مجازات اعدام را تایید کرد.

وکیل مدافع متهم گفت: با این حال ما وکلای مدافع متهم طبق قانون وقت در دوره ریاست آیت الله شاهرودی بر قوه قضاییه تقاضای اعمال تبصره دو ماده 18 قانون تشکیل دادگاه‌ها را کردیم و علاوه بر آن دو بار نیز تقاضای اعاده دادرسی نمودیم.

وی در ارتباط با دو بار تقاضای اعاده دادرسی افزود: یک بار این تقاضا رد شد و یک بار آن نیز در قالب درخواست تجدید نظر خواهی از حکم صادره دادگاه بدوی در دیوان عالی کشور به علت فسخ رای واحد رویه قبلی نمودیم که متاسفانه سرنوشت این درخواست نامشخص است.

وی گفت: به همین جهت و با توجه به تغییر رای وحدت رویه و به رسمیت شناخته شدن صلاحیت دیوان عالی کشور در مورد رسیدگی به همه آرایی که مجازات آن اعدام است، اینجانب از دادستان سنندج تقاضا کردم که این رای فعلا متوقف بماند و با این درخواست موافقت شده است.

نیکبخت گفت: بنابراین سایر اظهارات کسانی که مدعی شده اند حکم دادگاه پشت درهای بسته و بدون حضور وکیل مدافع وی اطلاع وکلای مدافع و متهم صادر شده است بی اساس است و من شخصا در جریان تمام جزییات آرای صادره قرار داشته و اعتراضات پی در پی انجام داده ام.

وی افزود: ادعاهای مطرح شده از سوی افراد یا مجامع خارجی و داخلی برای نقش داشتن در توقف حکم اعدام حبیب الله لطیفی کاملا بی اساس و کذب بوده و این توقف فقط نتیجه تلاش مقامات قضایی و اداری استان و درخواست والدین محکوم و وکیل مدافع بوده است.

وکیل مدافع متهم با اشاره به برخی تبلیغات رسانه های بیگانه گفت: ادعای دخالت مقامات برخی کشورهای همجوار برای توقف احکام اعدام برخی متهمان و از جمله لطیفی اصلا واقعیت ندارد و آنچه که انجام شده فقط در چارچوب موازین قانونی جمهوری اسلامی محقق شده است.
 



:: بازدید از این مطلب : 201
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : 12 / 10 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ن ,ک
گزارش فارس از جشنواره حماسه 9دی/
صفارهرندی: فتنه سال 88 جریانی شیطانی علیه جریان رحمانی بود

خبرگزاری فارس: وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه فتنه سال 88 جریانی شیطانی علیه جریان رحمانی بود، گفت: هنرمندان توانستند در فتنه سال اخیر تمام صحنه‌ها را به خوبی مشاهده کرده و تصاویر خود را در جاهای خوب هزینه کنند.


گزارش تصویری مرتبط

-------------------------------

به گزارش خبرنگار فارس، جشنواره عکس حماسه 9دی صبح امروز در محل خانه سوره با حضور محمدحسین صفارهرندی وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی، شاعران، عکاسان و اهالی قلم همراه با افتتاح 60 تابلو با موضوع حماسه بزرگ 9 دی آغاز شد.

در این مراسم محمدحسین صفارهرندی وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی در خصوص فتنه سال 88 و حضور هنرمندان و عکاسان در صحنه، اظهار داشت: خبرگزاری فارس به عنوان یک رسانه ملی در فتنه سال 88 و در حماسه 9دی آگاهانه در صحنه حضور داشت و توانست رسالت خود را به درستی به سرانجام رساند.
وی با بیان اینکه رسانه‌ها نباید دارای نقطه‌ضعف‌هایی همچون غلط تایپی و ویرایشی باشند، اضافه کرد: رسانه‌ها به عنوان نقطه عزیمت جریان‌ها و اطلاع‌رسانی به شمار می‌روند، همچنین آنها با عزم جدی باید به انتشار آگاهانه اخبار و رویدادها بپردازند.
صفارهرندی در خصوص عملکرد برخی از رسانه‌های داخلی، بیان کرد: برخی از رسانه‌ها کار حرفه‌ای را با تعهد حرفه‌ای توأم کرده‌اند و تلاش می‌کنند تا از واقعیت و حقیقت غافل نشوند و با وفاداری به این دو اصل پایبند شعارهایی که می‌‌دهند، باشند.
وی اضافه کرد: برخی از رسانه‌ها و هنرمندان معتقد به حرفه‌ای‌بودن هستند و به نوعی شعار حرفه‌ای بودن می‌دهند اما از مشاهده واقعیت‌های بزرگ چشم‌پوشی کرده و به جنگ با واقعیت و حقیقت می‌روند.
وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: حوادث سال گذشته مملو از صحنه‌هایی بود که افراد می‌توانستند اشتباهات و اقدامات خود را بازنگری کنند و خوش به حال افرادی که به این امر پرداختند.
وی با بیان اینکه برخی از هنرمندان در حوادث سال گذشته مسیر ناپیموده و اشتباه را ادامه ندادند، اضافه کرد: کسی که اصرار بر خطای خودش می‌کند اگر از لحاظ فنی هم قوی باشد نمی‌توان او را هنرمند شایسته‌ای دانست چرا که خطاها او را به محاصره خود در آورده است.
صفارهرندی با بیان اینکه عکس‌ها و تصاویر در آرایش صحنه سال گذشته نقش بسزایی را در آگاهی مردم ایفا کرده‌اند، ادامه داد: هر یک از افرادی که در سال گذشته خالق حماسه 9 دی بودند با افتخار می‌توانند تصاویر خود را به فرزندانشان نشان دهند و بگویند که ما در حماسه 9 دی حضور داشتیم و توانستیم کمر غرب و ایالت متحده را بشکنیم.
وی با بیان اینکه مردم ایران توانستند تاریخی به عنوان حماسه 9دی را به وجود آورند، عنوان کرد: مردم ایران در تمام صحنه‌های حضور داشته و در دوران انقلاب و هشت سال دفاع‌مقدس حماسه‌های فراوانی را خلق کردند که تصاویر آن دوران حاکی از صحت این سخن است.
صفارهرندی در خصوص افرادی که مدافع فتنه سال 88 بودند، بیان کرد: افرادی که سال گذشته در برابر این حرکت خدایی مردم ایران ایستادند و میان مردم و واقعیت سدی را ایجاد کرده بودند، از تصاویری که به جای مانده، شرم دارند چرا که قصدشان ایجاد سد در حرکت اسلامی و مردمی ملتی بود که می‌خواستند آزاد باشند.
وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: مردم ایران در فتنه سال گذشته نمی‌خواستند زیر بار دشمنان خدا و بشریت بروند، همچنین افرادی که در فتنه سال گذشته دخیل بودند تصاویرشان در جایی که فضیلت را می‌خرند، خریداری ندارد.
وی در خصوص عکاسان و هنرمندان فعال در فتنه سال گذشته، عنوان کرد: کاری که عکاسان متعهد، حق‌گرا و واقع‌بین سال گذشته در فتنه سال 88 انجام دادند به تصویر کشیدن یک رویارویی بود، یعنی آنها تصاویر واقعی را ثبت و به مخاطبان ارائه کردند.
صفارهرندی با بیان اینکه برخی از عکاسان از سر توجه و یا غفلت و همراهی دنیای پلید استکباری را پیشه‌ کرده بودند، ادامه داد: عکس تصویر ماندگار است، همان تصویری که خیانت به حقیقت نمی‌کند، همچنین در قالب عکس است که انسان جایگاه خود را شناسایی و کشف کرده و متوجه می‌شود در چه موضعی واقع شده است.
وی در خصوص هتک حرمت به عاشورایی حسینی در فتنه سال 88، بیان کرد: افرادی که خالق این زشتی بودند و سنگ به دست، به هیئت‌های عزاداری امام حسین (ع) و مردم سنگ می‌انداختند و پرچم سالار شهیدان را به آتش کشیده بودند، خود را از دیده سایر افراد پنهان کردند و به نوعی از کار خود شرم داشتند.

* برخی از هنرمندان در فتنه سال 88 توان خود را برای مغلوب کردن حقیقت به کار بردند

صفارهرندی با بیان اینکه برخی از عکاسان در فتنه سال گذشته جبهه دو سویه که تصاویری از طرفداران سیدالشهداء و از سوی دیگر طرفدارانی از عمر‌بن‌سعد بودند را برای مردم به نمایش کشیدند، گفت: عاشورای سال 88 در خیابان آزادی و نواب نشانگر آن بود که برخی از بی‌خردان نمازگزاران ظهر عاشورا را سنگ‌باران کردند و تصاویر آنها به تاریخ پیوست.
وی هنرمندی که با خود صادق است را با ملت و تاریخ نیز صادق دانست و بیان کرد: هنرمند یک صورت‌پرداز بزرگ است، همچنین افرادی که در فتنه سال 88 حضور داشتند و تصاویری از آنها وجود ندارد این را بدانند که خداوند روزی تصاویر آنها را به اقشار مختلف جامعه نشان خواهد داد و رسوایشان خواهد کرد.
صفارهرندی با بیان اینکه برخی از هنرمندان در سال گذشته توان خود را برای مغلوب کردن حقیقت به کار بردند، اضافه کرد: هنرمندانی در فتنه سال اخیر دیده شدند که وفادار به حق و مردم نبوده و تصاویر چند میلیونی مردم را به بر خلاف واقعیت به نمایش گذاشتند و در برابر شکوه و عظمت ملت ایران سکوت پیشه کردند.
وی ادامه داد: بعضی از هنرمندان در برابر حقیقت و واقعیت شمشیر کشیده و تصویر‌سازی شاعرانه می‌کردند، اما حقیقت همواره خود را نشان داده و صف‌آرایی دشمنان را به مردم نمایان می‌کرد؛ چرا که در زمان فتنه سال گذشته جای شبهه‌ای برای مردم وجود نداشت و همه چیز عریانی خود را نشان می‌داد، اما برخی از هنرمندان به خانه‌ها پناه برده و عکس نگرفتند، ولی باید دانست خداوند از آن روزها عکس گرفته و روزی به بندگانش نشان خواهد داد.

* فتنه سال 88 جریانی شیطانی علیه جریان رحمانی بود

صفارهرندی با اشاره به اینکه مردم با داشتن بصیرت، هدایت الهی و رهنمودهای رهبری در زمان فتنه سال 88 مسیر جاودان را برگزیدند، افزود: برخی از افراد وقتی جلوی دیدگانشان خون دیدند، باز راه حق را انتخاب و به جنگ با سید سالار نرفتند.
وی با بیان اینکه فتنه سال 88 جریانی شیطانی علیه جریان رحمانی بود، بیان کرد: هنرمندان توانستند در فتنه سال اخیر تمام صحنه‌ها را به خوبی مشاهده کرده و تصاویر خود را در جاهای خوب هزینه کنند، اما برخی از آنها با فتوشاپ، تظاهرات مردم را تبدیل به تظاهرات ضدانقلابی کردند و با رنگ‌های کامپیوتری مردم را رنگ کردند.
وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه برخی از هنرمندان در فتنه سال اخیر به جنگ با حقیقت رفتند، گفت: رسانه‌ها پیچ‌و تاب‌های شیطنت‌آمیز آدمی را برملا می‌کنند و نشان می‌دهند که انسان‌ها در کجای حقیقت‌ها و واقعیت‌های زندگی، از خود بازی در می‌آورند.
وی با بیان اینکه اهالی تصویر ، رسانه، هنر و فرهنگ سال گذشته با حماسه 9 دی سالی سرفرازی را سپری کردند، اضافه کرد: مردم بابصیرت‌ و با عهد و پیمان خالصانه با امام راحل (ره) و رهبر معظم انقلاب توانستند دشمنان را تسلیم و سرکوب کنند.
صفارهرندی با بیان اینکه دشمنان اسلام به دلیل عدم توانایی در برابر ایران و اسلام، کشورمان را تحریم اقتصادی کرد، ادامه داد: دشمنان اسلام و ایران در سال گذشته از حقیقت پرده‌برداری کردند و در توهم غوطه‌ور شدند که همان تحریم ملت ایران است، چراکه آنها تصور می‌کردند که با متوسل به تحریم و فعالیت نظامی علیه ایران می‌توانند به ایران حمله کنند، اما می‌دانند که بیش از 98 درصد اقداماتشان بی‌اثر است.



:: بازدید از این مطلب : 202
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 12 / 10 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ن ,ک
بهانه دانشگاه آکسفورد برای خودداری از اظهارنظر در مورد وضعیت مهدی هاشمی

 

در پی طرح ادعاهایی از سوی مهدی هاشمی مبنی بر اشتغال به تحصیل در مقطع دکترا در دانشگاه آکسفورد انگلیس، خبرنگار ما در لندن برای مشخص شدن صحت و سقم این ادعاها با مسئولان دانشگاه آکسفورد تماس گرفت ولی آنان حاضر نشدند این ادعا را تایید کنند.

خبرنگار رجانیوز، طی دو هفته گذشته به‌صورت مکتوب و تلفنی چند بار با دانشگاه آکسفورد تماس گرفت و از آنان خواست تا نظر رسمی خود را در مورد ادعای تحصیل مهدی هاشمی در آن دانشگاه اعلام کنند ولی پاسخ دانشگاه آکسفورد این بود که "سیاست ما بر این نیست که درباره این موارد شخصی اظهار نظر کنیم."
 
در پی این پاسخ، به مسئولان بخش رسانه های دانشگاه آکسفورد توضیح داده شد که این موضوع به هیچ وجه شخصی نیست و کاملا جنبه عمومی دارد. آقای مهدی هاشمی از سوی قوه قضاییه ایران تحت تعقیب است و پرونده حجیمی علیه وی در دستگاه قضایی ایران مفتوح است، بنابراین، توضیح و روشنگری شما در این مورد، می‌تواند به کار اطلاع رسانی در مورد این پرونده کمک کند.
 
یکی از مسئولان بخش رسانه های دانشگاه آکسفورد بار دیگر با خودداری از تأیید ادعای مطرح شده از سوی مهدی هاشمی، گفت: ما همیشه با ادعاهایی از این دست از سوی افراد مختلف مبنی بر تحصیل در دانشگاه آکسفورد مواجه هستیم که ممکن است صحت نیز نداشته باشد ولی سیاست ما اظهارنظر درباره این گونه مسائل است.
 
به این مسئول که نام وی نزد خبرنگار ما محفوظ است، توضیح داده شد که یکی از بهانه های حضور نیافتن متهم مذکور در کشور برای مواجهه با اتهامات خود بحث تحصیل در دانشگاه آکسفورد است و این موضوع به نحوی مطرح شده است که گویا دانشگاه، اجازه حضور وی را در دادگاه نمی دهد. آیا بهتر نیست برای جلوگیری از بدنام شدن دانشگاه درباره نحوه ارتباط و یا عدم ارتباط مهدی هاشمی با آکسفورد توضیح بدهید؟
 
پاسخ وی به این سوال نیز چنین بود که چون ما مطلبی در این مورد در رسانه های انگلیسی زبان مشاهده نکرده ایم، بنابراین ضرورتی برای ارائه توضیح نمی بینیم.
 
برخی تحلیلگران معتقدند که با توجه به اتهامات جدی مطرح شده علیه مهدی هاشمی به‌ویژه در زمینه سوءاستفاده های مالی و دخالت در اغتشاشات پس از انتخابات، حتی اگر وی در دانشگاه آکسفورد نیز مشغول به تحصیل باشد، احتمالا این دانشگاه حاضر نیست رسما این موضوع را تایید کند.
 
در عین حال، گزارش خبرنگار ما حاکی است مهدی هاشمی حدود دو ماه قبل در دانشگاه اکسفورد طی مراسمی در دو روز به عنوان دانشجوی دکترا معرفی شد. وی در انستیتوی خاورشناسی مشغول شده که هیچ تناسبی با رشته او ندارد.
 
نکته جالب‌تر سرمایه گذاری انگلیسی‌ها بر روی مهدی هاشمی است، به‌طوری که دانشگاه اکسفورد که ضوابط سختی برای ورود دارد و نمره ایلتس باید 8 باشد، وی را بدون داشتن این مورد و برخی شرایط دیگر پذیرش کرده و رئیس انستیتو هم که استاد راهنمای ابوالفضل فاتح است، استاد راهنمای مهدی هاشمی نیز شده است.
 
اما خودداری مسئولان دانشگاه آکسفورد از توضیح در مورد وضعیت تحصیل مهدی هاشمی به بهانه "شخصی بودن" این مسئله در حالی است که دو سال قبل در جریان ایجاد شبهه درباره مدرک تحصیلی مرحوم کردان وزیر وقت کشور و استعلام یک سایت اینترنتی داخلی، این دانشگاه ظرف یک روز به صورت مکتوب به این موضوع پاسخ داد.
 
همچنین پیگیری‌های بعدی سایت متعلق به آقای احمد توکلی در این مورد نیز با پاسخ فوری و مکتوب این دانشگاه همراه شد.

 
 


:: بازدید از این مطلب : 245
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : 12 / 10 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ن ,ک
بازخوانی علل حوادث پشت‌ پرده انتخابات 88- 39
بازیگران بیگانه در جبهه دوم خرداد

خبرگزاری فارس: دولت‌های غربی گرچه برای رسیدن به اهداف براندازی نرم کار مطالعه‌ای، رسانه‌ای، تشکیلاتی و خلاصه پژوهشی- عملیاتی انجام داده‌اند، اما تحقق این خواست به طور مستقیم به چگونگی رفتار بازیگران داخلی ارتباط داشت.


 

برای واکاوی حوادث و فتنه پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری 88 برآنیم که ساختار، شاکله و اهداف مسببین این غائله که هزینه‌های گزاف مادی و معنوی برای نظام مقدس جمهوری اسلامی در بر داشته‌اند را مورد بررسی قرار دهیم. از همین رو پس از بررسی " شکل‌گیری و برخی مؤلفه‌های ایدئولوژی تجدیدنظرطلبان "، "راهبرد تبلیغاتی و گفتمان انتخاباتی میرحسین موسوی "، "گفتمان محمود احمدی‌نژاد از انتخابات نهم تا دهم ریاست‌جمهوری "، "بررسی نتیجه انتخابات دهم ریاست جمهوری با روش "تحلیل گفتمانی "، "شواهد آگاهی جبهه دوم خرداد از سلامت انتخابات " و "شورش بر جمهوریت " به فصل هشتم یعنی "نقش و تلاش دولت‌های بیگانه و اپوزیسیون " می‌پردازیم:

2. اقدامات و مواضع دولت‌های غربی

پیش از بیان اقدامات و مواضع دولت‌های غربی یک نکته بسیار مهم را نباید فراموش کرد. دولت‌های غربی گرچه برای رسیدن به اهداف براندازی نرم کار مطالعه‌ای، رسانه‌ای، تشکیلاتی و خلاصه پژوهشی- عملیاتی انجام داده‌اند، اما تحقق این خواست به طور مستقیم به چگونگی رفتار بازیگران داخلی ارتباط داشت. درباره حوادث پس از انتخابات دهم نمی‌توان ادعا کرد که دولت‌های غربی به رغم تمهیدات گسترده انتظار چنین رویدادی را با این شدت داشته‌اند.

در واقع بخش مهمی از آن ناآرامی‌ها و رفتارهای رادیکالیستی پس از انتخابات به رفتار لجوجانه، غیرمنطقی و پیش‌بینی ناپذیر نامزدهای انتخاباتی و رهبران جبهه دوم خرداد بازمی‌گشت. شاید کمتر کسی انتظار داشت که میرحسین موسوی این چنین سرسختانه در مقابل آرای عمومی بایستد و با نام "تقلب " در پی ایجاد آشوب و ناآرامی برآید. همانطور که در داخل ایران و در میان کارشناسان داخلی نیز این واقعیت نامبارک چندان طرفدار نداشت و تصور می‌شد که این افراد که دهه‌ها با انقلاب اسلامی همراهی کرده‌اند و جزو شخصیت‌های طراز اول جمهوری اسلامی بوده‌اند با تمکین از قانون و آرای مردم به تثبیت نهال مردم‌سالاری در ایران یاری رسانند. به ویژه که شکست آنها و پیروزی احمدی‌نژاد از قبل هم قابل پیش‌بینی بود؛ و اگر خلاف این می‌شد، خلاف انتظار بود.

برای نمونه صادق زیباکلام در مصاحبه‌ای در تاریخ 1388.2.21 (یک ماه قبل از انتخابات) پیروزی قاطع احمدی‌نژاد را با دلایل مستند پیش‌بینی کرد (همشهری، 1388.2.21)؛ و نیز بسیاری از مؤسسات و نشریات غربی بر اساس داده‌ها و اخباری که به آنها می‌رسید، پیش‌بینی می‌کردند احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور می‌شود؛ از جمله مؤسسه صلح آمریکا "دورنمای انتخاب مجدد احمدی‌نژاد را نگران‌کننده دانست " (کیهان87.10.2)؛ و روزنامه وال‌استریت جورنال نوشت: "با وجود تورم، مردم ایران همچنان احمدی‌نژاد را چهره‌ای مناسب برای دوره بعدی انتخابات تلقی می‌کنند. " (کیهان، 87.10.2)؛ نیویورک تایمز نیز "احمدی‌نژاد را بخت اول پیروزی " دانست. (همان، 87.11.25)؛ نیما راشدان عنصر ضدانقلاب نیز در سایت رادیو زمانه نوشت: "احمدی‌نژاد تنها رئیس‌جمهور ایران نیست. او بیش از چاوز و بشاراسد محبوب جریان مقاومت غرب‌ستیز، خصوصاً در خاورمیانه و جهان اسلام است ". نشریه مؤسسه بلژیکی مطالعات استراتژیک خاورمیانه نیز نوشت: "شانس بالای احمدی‌نژاد در انتخابات ریاست‌جمهوری با توجه به محبوبیت گستردة وی در میان مردم، باعث نگرانی اصلاح‌طلبان در ماراتن نفس‌گیر انتخابات است. " (کیهان، 88.1.24). در میان کارشناسان غربی نیز به نظر می‌رسد که پیش‌بینی رفتار افرادی نظیر کروبی و موسوی و خاتمی و نیز شدت آشوب‌ها چندان قابل پیش‌بینی نبوده است.

* زمینه‌های فروپاشی جبهه دوم خرداد

آنها گرچه برای رسیدن به این مرحله برنامه‌ریزی و اقدام کرده بودند، اما پیشبرد باقی امور در دست رهبران جبهه دوم خرداد بود. اگر آنان عاقلانه رفتار می‌کردند و در پی ماجراجویی و قدرت‌نمایی برنمی‌آمدند تیر برنامه‌ریزی‌های دشمن به سنگ می‌خورد و مجالی برای گسترش ناآرامی‌ها و آشوب‌ها نمی‌یافت. شاید سخن محمدعلی ابطحی زمانی که ماه‌ها پیش از انتخابات می‌گفت، موسوی مانند هندوانه‌ای سربسته است و پس از 20 سال سکوت فعلاً نمی‌توان او را شناخت، دقیقاً همین جا معنا پیدا ‌کند. وقتی که چهره‌های معروف جبهه دوم خرداد سخن از ناشناخته‌ بودن موسوی بر زبان می‌آورند، دیگر نمی‌توان انتظار داشت که سیاست‌مداران غربی و مدیران پروژه انقلاب مخملی در ایران درباره رفتار موسوی پس از انتخابات پیش‌بینی دقیقی داشته باشند. به عبارت دیگر چنان که رهبر انقلاب نیز گفتند گرچه وقوع برخی حوادث بعد از انتخابات با وجود علامت‌هایی که از دشمن می‌آمد، قابل پیش‌بینی بود، اما ورود برخی افراد به این مسایل دور از انتظار بود. در واقع همین رفتارهای ناپخته سیاسی بود که بسیاری را در داخل و خارج کشور به تعجب وا داشت و زمینه‌های فروپاشی جبهه دوم خرداد و ایجاد دردسر برای کشور را فراهم کرد.

* تضعیف "ولایت فقیه "؛ نقطه هجومی غربی‌ها در فتنه

در رفتارشناسی دولت‌های غربی نیز به این نتیجه می‌رسیم که آنها در پی ظهور جریان فتنه و آشوب در ایران، به سرعت درصدد تأمین منافع خود تحت لوای دفاع از حقوق بشر برآمدند. اقدامات آنها در این عرصه شامل طیفی از تعرضات نرم و سخت بوده است که از مسایل فرهنگی و اجتماعی تا تهاجمات دیپلماتیک و عملیاتی را در برمی‌گیرد. مهمترین هدف سیاسی غرب در اوج آشوب‌ها "تضعیف نقش سیاسی ولایت فقیه و در صورت امکان حذف این جایگاه از نظام سیاسی ایران " بود. پس از بازگشت آرامش نیز محوری‌ترین سناریوی غرب، باز نگه‌داشتن پرونده بحران به اتکای نیروهای داخلی بدون نیاز به مداخله آشکار خارجی و با محوریت و نقش آفرینی دانشگاه‌ها بود.

غرب برای پیشبرد براندازی نرم و از آنجا که معتقدند از تحولات اجتماعی و سیاسی ایران عقب هستند و برای جبران آن بر سیاست "لزوم ارتباط جدی با جامعه ایران " تأکید کرده‌‌اند. این ارتباط با جامعه و مردم ایران در دو سطح فیزیکی و مجازی پیگیری می‌شود و لذا به جز فعالیت‌ رسانه‌ها بهره‌گیری از روش‌هایی که تسهیل‌کننده حضور سیاسی جدی غرب در ایران باشد، از جمله ایده تأسیس دفتر حافظ منافع آمریکا در ایران که در اواخر دوره بوش و ماه‌ها پیش از انتخابات مطرح شد، نقش برجسته‌ای پیدا می‌کند. آنها بر این باورند که ارتباط این دولت‌ها با مردم ایران باید در قالب " دیالوگ " باشد و صرف القای یک طرفه عقاید و تحلیل‌ها کافی نیست، بلکه از این ابزار باید برای جبران کمبود اطلاعات واقعی از جامعه ایران بهره برد. به این منظور توسعه کارکرد سفارتخانه‌های غربی در تهران نیز می‌توان نتیجه‌بخش باشد. در این چارچوب می‌توان گفت که گرچه هدف متوسط دولت‌های غربی، ایجاد و تقویت حضور سیاسی کارآمد در ایران است، اما هدف کلان آنها حرکت از حضور سیاسی به سمت دستیابی به حضور اجتماعی است. این برنامه در وهله اول از طریق توسعه برنامه‌‌های اجتماعی سفارتخانه‌ها انجام می‌شود.

* نقش سفارتخانه انگلستان در براندازی انقلاب اسلامی

وزیر خارجه ایران، منوچهر متکی در دیداری که روز یکشنبه 31 خرداد با برخی سفرا و نمایندگی‌های سیاسی کشورهای خارجی داشت به برخی از این اقدامات اشاره کرد. او به طور ویژه از فعالیت‌های سفارتخانه انگلستان سخن گفت. مطابق این بیانات مشاهدات وزارت خارجه ایران نشان می‌داد که انگلیس در سه سطح "رسانه‌ای "، "اطلاعاتی " و "امنیتی " از مدت‌ها پیش از انتخابات ایران را هدف گرفته بود. نخستین خطی که آنها پیش گرفتند تحریم انتخابات و القای آن در داخل ایران بود تا کسی مشارکت نکند. اقدام دوم انگلیسی‌ها اعزام مسافرانی بود که با اهداف اطلاعاتی و امنیتی به ایران می‌آمدند. در این مدت تعداد آن مسافران به حدی افزایش یافت که پرواز معمولی و کوچک خط تهران- لندن به یک هواپیمای جمبوجت بوئینگ 747 تبدیل شد.(1)

بر همین اساس سخنگوی وزارت خارجه ایران نیز در روز دوشنبه 8 تیر خبر از دستگیری برخی از کارمندان ایرانی سفارت انگلیس داد که در راستای اهداف سفارتخانه این کشور به اقداماتی غیرقانونی اقدام کرده بودند.(2)

* افشاگری حسین رسام از سفارت انگلیس

حسین رسام که از جمله آن افراد بود، در روز 17 مرداد و در جلسه دادگاه به ابعاد دیگری از دخالت سفارت انگلیس در مسائل مربوط به انتخابات ایران اشاره کرد. رسام مسئول بخش سیاسی و امنیتی سفارت انگلیس در ایران بود که پیش از آن در جریان پرونده هسته‌ای ایران با ارائه تحلیل‌های جهت‌دار به دیپلمات‌های انگلیسی از اوضاع ایران عملاً به رفتارهای ضدایرانی آنان دامن زده بود. او در بیانات خود گفت که وظیفه اصلی‌اش در سفارت انگلیس، جمع‌آوری اطلاعات و اخبار موردنیاز این کشور توسط "مرتبطین " در تهران و شهرستان‌ها بوده است. رسام بیان کرد که در طول 5 سال گذشته با 130 نفر به عنوان مرتبط در تماس بوده که در طول یکسال اخیر 50 نفر نیز به این تعداد افزوده شده است. او محل ملاقات‌ها را در رستوران‌ها و کافی‌شاپ‌ها اعلام کرد. رسام افزود: دولت انگلستان برای اعمال سیاست‌های خود در قبال ایران نیازمند درک و شناخت درست از تحولات کشورمان بود و وظیفه من در سفارت انگلیس این بود که اطلاعات و اخبار را از طریق ارتباط با شخصیت‌های مرتبط جمع‌آوری و تحلیل کنم و آنها را در اختیار انگلیسی‌ها قرار دهم. این کارمند محلی سفارت انگلیس از افرادی همچون عطریانفر، سعید لیلاز و شمس‌الواعظین به عنوان برخی از مرتبطین مهم خود نام برد. رسام همچنین بیان کرد که از طریق "ماهر " مشاور موسوی در انتخابات با ستاد وی در ارتباط بوده است.(3)

نباید فراموش کرد که در پی تحولات سال‌های گذشته دولت‌های غربی به این باور رسیده‌اند که آنتی‌تز انقلاب اسلامی را باید در همین ساختار موجود سیاسی و از داخل تجدیدنظر‌طلبان مدعی انقلاب اسلامی جستجو کرد. این رویکرد که منافاتی با پذیرش و تعامل با "جمهوری اسلامی " ندارد قائل است که تهدید اصلی هویت این نظام که در رهبری و ولایت فقیه متبلور می‌شود، از "درون " بوده و هرگونه تهدید خارجی با هدف براندازی باید نقش مکمل و کاتالیزور را داشته باشد. لذا همراه کردن مستقیم یا غیرمستقیم پیش قراولان انقلاب و وابستگان و اطرفیان آنها، مدیریت فکری و رفتاری گروه‌ها و شخصیت‌های مرجع از هر صنفی، نفوذ جدی و مؤثر در نهادهای انقلاب به خصوص سپاه پاسداران و در یک کلام نفوذ نرم در پشتوانه‌های هویت و مشروعیت نظام اسلامی بیش از همیشه موضوعیت یافته‌اند. آنها همچنین معتقدند که با تمرکز بر مسایل اقتصادی و بحران کارآمدی و برجسته کردن فشارهای اقتصادی، نسبت به مسایل سیاسی کم‌توجهی کرده‌اند. به اعتقاد آنان هیچ تورمی موجب تظاهرات مردمی نمی‌شود، اما یک مطالبه سیاسی جدی موجب بروز چالش خواهد شد.(4)

ادامه دارد....
پی‌نوشت:
1. "متکی در جمع سفرای خارجی مقیم ایران "؛ خبرگزاری فارس، یکشنبه 31 خرداد 1388.
2. "کارمندان ایرانی سفارت انگلیس وادار به اقدامات خلاف قانون شده بودند "؛ روزنامه کیهان؛ سه‌شنبه 9 تیر 1388؛ ش 19399.
3. "پشت‌ پرده ارتباط "حسین رسام " با ستاد موسوی "؛ پایگاه اینترنتی شبکه ایران؛ 17 مرداد 1388؛ شماره خبر: 23261.
4. جمشیدی، محمد، "رویکردها و اقدامات مداخله‌جویانه غرب در انتخابات دهم ریاست‌ جمهوری ایران "؛ مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی؛ مرداد 1380؛ ش 9762.
منبع: کتاب شورش اشرافیت بر جمهوریت
 



:: بازدید از این مطلب : 202
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : 12 / 10 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ن ,ک
گزارش فارس از جشنواره حماسه 9دی/
صفارهرندی: فتنه سال 88 جریانی شیطانی علیه جریان رحمانی بود

خبرگزاری فارس: وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه فتنه سال 88 جریانی شیطانی علیه جریان رحمانی بود، گفت: هنرمندان توانستند در فتنه سال اخیر تمام صحنه‌ها را به خوبی مشاهده کرده و تصاویر خود را در جاهای خوب هزینه کنند.


گزارش تصویری مرتبط

-------------------------------

به گزارش خبرنگار فارس، جشنواره عکس حماسه 9دی صبح امروز در محل خانه سوره با حضور محمدحسین صفارهرندی وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی، شاعران، عکاسان و اهالی قلم همراه با افتتاح 60 تابلو با موضوع حماسه بزرگ 9 دی آغاز شد.

در این مراسم محمدحسین صفارهرندی وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی در خصوص فتنه سال 88 و حضور هنرمندان و عکاسان در صحنه، اظهار داشت: خبرگزاری فارس به عنوان یک رسانه ملی در فتنه سال 88 و در حماسه 9دی آگاهانه در صحنه حضور داشت و توانست رسالت خود را به درستی به سرانجام رساند.
وی با بیان اینکه رسانه‌ها نباید دارای نقطه‌ضعف‌هایی همچون غلط تایپی و ویرایشی باشند، اضافه کرد: رسانه‌ها به عنوان نقطه عزیمت جریان‌ها و اطلاع‌رسانی به شمار می‌روند، همچنین آنها با عزم جدی باید به انتشار آگاهانه اخبار و رویدادها بپردازند.
صفارهرندی در خصوص عملکرد برخی از رسانه‌های داخلی، بیان کرد: برخی از رسانه‌ها کار حرفه‌ای را با تعهد حرفه‌ای توأم کرده‌اند و تلاش می‌کنند تا از واقعیت و حقیقت غافل نشوند و با وفاداری به این دو اصل پایبند شعارهایی که می‌‌دهند، باشند.
وی اضافه کرد: برخی از رسانه‌ها و هنرمندان معتقد به حرفه‌ای‌بودن هستند و به نوعی شعار حرفه‌ای بودن می‌دهند اما از مشاهده واقعیت‌های بزرگ چشم‌پوشی کرده و به جنگ با واقعیت و حقیقت می‌روند.
وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: حوادث سال گذشته مملو از صحنه‌هایی بود که افراد می‌توانستند اشتباهات و اقدامات خود را بازنگری کنند و خوش به حال افرادی که به این امر پرداختند.
وی با بیان اینکه برخی از هنرمندان در حوادث سال گذشته مسیر ناپیموده و اشتباه را ادامه ندادند، اضافه کرد: کسی که اصرار بر خطای خودش می‌کند اگر از لحاظ فنی هم قوی باشد نمی‌توان او را هنرمند شایسته‌ای دانست چرا که خطاها او را به محاصره خود در آورده است.
صفارهرندی با بیان اینکه عکس‌ها و تصاویر در آرایش صحنه سال گذشته نقش بسزایی را در آگاهی مردم ایفا کرده‌اند، ادامه داد: هر یک از افرادی که در سال گذشته خالق حماسه 9 دی بودند با افتخار می‌توانند تصاویر خود را به فرزندانشان نشان دهند و بگویند که ما در حماسه 9 دی حضور داشتیم و توانستیم کمر غرب و ایالت متحده را بشکنیم.
وی با بیان اینکه مردم ایران توانستند تاریخی به عنوان حماسه 9دی را به وجود آورند، عنوان کرد: مردم ایران در تمام صحنه‌های حضور داشته و در دوران انقلاب و هشت سال دفاع‌مقدس حماسه‌های فراوانی را خلق کردند که تصاویر آن دوران حاکی از صحت این سخن است.
صفارهرندی در خصوص افرادی که مدافع فتنه سال 88 بودند، بیان کرد: افرادی که سال گذشته در برابر این حرکت خدایی مردم ایران ایستادند و میان مردم و واقعیت سدی را ایجاد کرده بودند، از تصاویری که به جای مانده، شرم دارند چرا که قصدشان ایجاد سد در حرکت اسلامی و مردمی ملتی بود که می‌خواستند آزاد باشند.
وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: مردم ایران در فتنه سال گذشته نمی‌خواستند زیر بار دشمنان خدا و بشریت بروند، همچنین افرادی که در فتنه سال گذشته دخیل بودند تصاویرشان در جایی که فضیلت را می‌خرند، خریداری ندارد.
وی در خصوص عکاسان و هنرمندان فعال در فتنه سال گذشته، عنوان کرد: کاری که عکاسان متعهد، حق‌گرا و واقع‌بین سال گذشته در فتنه سال 88 انجام دادند به تصویر کشیدن یک رویارویی بود، یعنی آنها تصاویر واقعی را ثبت و به مخاطبان ارائه کردند.
صفارهرندی با بیان اینکه برخی از عکاسان از سر توجه و یا غفلت و همراهی دنیای پلید استکباری را پیشه‌ کرده بودند، ادامه داد: عکس تصویر ماندگار است، همان تصویری که خیانت به حقیقت نمی‌کند، همچنین در قالب عکس است که انسان جایگاه خود را شناسایی و کشف کرده و متوجه می‌شود در چه موضعی واقع شده است.
وی در خصوص هتک حرمت به عاشورایی حسینی در فتنه سال 88، بیان کرد: افرادی که خالق این زشتی بودند و سنگ به دست، به هیئت‌های عزاداری امام حسین (ع) و مردم سنگ می‌انداختند و پرچم سالار شهیدان را به آتش کشیده بودند، خود را از دیده سایر افراد پنهان کردند و به نوعی از کار خود شرم داشتند.

* برخی از هنرمندان در فتنه سال 88 توان خود را برای مغلوب کردن حقیقت به کار بردند

صفارهرندی با بیان اینکه برخی از عکاسان در فتنه سال گذشته جبهه دو سویه که تصاویری از طرفداران سیدالشهداء و از سوی دیگر طرفدارانی از عمر‌بن‌سعد بودند را برای مردم به نمایش کشیدند، گفت: عاشورای سال 88 در خیابان آزادی و نواب نشانگر آن بود که برخی از بی‌خردان نمازگزاران ظهر عاشورا را سنگ‌باران کردند و تصاویر آنها به تاریخ پیوست.
وی هنرمندی که با خود صادق است را با ملت و تاریخ نیز صادق دانست و بیان کرد: هنرمند یک صورت‌پرداز بزرگ است، همچنین افرادی که در فتنه سال 88 حضور داشتند و تصاویری از آنها وجود ندارد این را بدانند که خداوند روزی تصاویر آنها را به اقشار مختلف جامعه نشان خواهد داد و رسوایشان خواهد کرد.
صفارهرندی با بیان اینکه برخی از هنرمندان در سال گذشته توان خود را برای مغلوب کردن حقیقت به کار بردند، اضافه کرد: هنرمندانی در فتنه سال اخیر دیده شدند که وفادار به حق و مردم نبوده و تصاویر چند میلیونی مردم را به بر خلاف واقعیت به نمایش گذاشتند و در برابر شکوه و عظمت ملت ایران سکوت پیشه کردند.
وی ادامه داد: بعضی از هنرمندان در برابر حقیقت و واقعیت شمشیر کشیده و تصویر‌سازی شاعرانه می‌کردند، اما حقیقت همواره خود را نشان داده و صف‌آرایی دشمنان را به مردم نمایان می‌کرد؛ چرا که در زمان فتنه سال گذشته جای شبهه‌ای برای مردم وجود نداشت و همه چیز عریانی خود را نشان می‌داد، اما برخی از هنرمندان به خانه‌ها پناه برده و عکس نگرفتند، ولی باید دانست خداوند از آن روزها عکس گرفته و روزی به بندگانش نشان خواهد داد.

* فتنه سال 88 جریانی شیطانی علیه جریان رحمانی بود

صفارهرندی با اشاره به اینکه مردم با داشتن بصیرت، هدایت الهی و رهنمودهای رهبری در زمان فتنه سال 88 مسیر جاودان را برگزیدند، افزود: برخی از افراد وقتی جلوی دیدگانشان خون دیدند، باز راه حق را انتخاب و به جنگ با سید سالار نرفتند.
وی با بیان اینکه فتنه سال 88 جریانی شیطانی علیه جریان رحمانی بود، بیان کرد: هنرمندان توانستند در فتنه سال اخیر تمام صحنه‌ها را به خوبی مشاهده کرده و تصاویر خود را در جاهای خوب هزینه کنند، اما برخی از آنها با فتوشاپ، تظاهرات مردم را تبدیل به تظاهرات ضدانقلابی کردند و با رنگ‌های کامپیوتری مردم را رنگ کردند.
وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه برخی از هنرمندان در فتنه سال اخیر به جنگ با حقیقت رفتند، گفت: رسانه‌ها پیچ‌و تاب‌های شیطنت‌آمیز آدمی را برملا می‌کنند و نشان می‌دهند که انسان‌ها در کجای حقیقت‌ها و واقعیت‌های زندگی، از خود بازی در می‌آورند.
وی با بیان اینکه اهالی تصویر ، رسانه، هنر و فرهنگ سال گذشته با حماسه 9 دی سالی سرفرازی را سپری کردند، اضافه کرد: مردم بابصیرت‌ و با عهد و پیمان خالصانه با امام راحل (ره) و رهبر معظم انقلاب توانستند دشمنان را تسلیم و سرکوب کنند.
صفارهرندی با بیان اینکه دشمنان اسلام به دلیل عدم توانایی در برابر ایران و اسلام، کشورمان را تحریم اقتصادی کرد، ادامه داد: دشمنان اسلام و ایران در سال گذشته از حقیقت پرده‌برداری کردند و در توهم غوطه‌ور شدند که همان تحریم ملت ایران است، چراکه آنها تصور می‌کردند که با متوسل به تحریم و فعالیت نظامی علیه ایران می‌توانند به ایران حمله کنند، اما می‌دانند که بیش از 98 درصد اقداماتشان بی‌اثر است.



:: بازدید از این مطلب : 213
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : 12 / 10 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ن ,ک

 

خرم آباد دیشب تا صبح گریست
دیشب شب غریبی بود؛ هراسان به دنبال گرفتن اطلاعاتی از شهدای انفجار، به بیمارستانها و غسالخانه ها رفتیم اما چیزی که بیش از همه قابل لمس بود اشکهای آرام خانواده های شهدای این حادثه بود که یادآور رشادتهای غریبانه مردمان لر در دوران جنگ تحمیلی است.

مهر:این گزارش خبری نیست چرا که اینجا دیگر خبری نیست و هر آنچه هست اشک است و ماتم و فغان...

برای تهیه گزارشی از وضعیت مجروحان به بیمارستان شهدای عشایر خرم آباد می روم؛ با خود هیچ وسیله خبرنگاری نمی برم چرا که صبح همه وسایل خبرنگاران را گرفته اند و من تنها یک شهروندم که باید بدانم در شهرم چه می گذرد.

از در بیمارستان به آرامی داخل می شوم، محوطه پر از اشک و ناله است، مادران هم شهدا آمده اند وهمسران مجروحان ضجه می کشند ...اینجا خبری نیست!

پشت در سالن بیمارستان نام برخی مجروحان را اعلام کرده اند ولی به اینها هم اعتمادی نیست چرا که شاید دقایقی قبل برخی از این مجروحان پرکشیده باشند.با دست به شیشه درمی کوبم ومی خواهم با برخی ازمجروحان ملاقات کنم! یکی می گوید خبرنگار است و پس از آن یکی از افراد فریاد می زند هر آنچه به همراه دارد بگیرید، مسئولیت با من!

مرا عقب می رانند و هرچه فریاد می زنم گویا اوضاع بدتر می شود؛ من وخبرنگار صدا و سیما پشت درسالن مانده ایم و اجازه ورود نمی دهند؛ این بار مدیر کل صدا و سیما می آید و به زحمت و با هزاران هماهنگی به داخل می رود و من هنوز پشت در مانده ام!

چشم هایم را به در بیمارستان دوخته ام تا شاید کسی خبری بیاورد و این بار مردی آرام از آن سوی در شیشه ای سالن بیرون می آید و روی پله ها می نشیند! دستهایش را روی چشم هایش می گذارد و اشک می ریزد و زمزمه می کند:"سید هم رفت."

سریع دردفترچه یادداشتم به فهرست شهدا یک تن دیگراضافه می کنم ولی این خبر بیش از آنکه دفترچه ام را مبهوت کند جمعیت داخل محوطه را مبهوت کرده است.همه دور مردی که ازسالن بیرون آمده حلقه می زنند و ازاو جویای حال مجروحان می شوند.

ناخودآگاه به یاد صحنه هایی ازدوران دفاع مقدس که درفیلم های مستند دیده ام می افتم که خانواده های رزمندگان چه بی صبرانه از رزمندگان از خط برگشته سراغ عزیزانشان را می گیرند!

مرد همچنان اشک می ریزد و فریاد می زند که چرا این بار هم از غافله این شهدا جا مانده است، من هم به سبک خانواده های نگران پشت پنجره اتاق های مجروحان می روم، مجروحان حادثه جز بهت چیزی برای گفتن ندارند، آنها هنوز شوکه هستند!

پس از اینکه هیچ اطلاعاتی از بیمارستان شهدای عشایر به دست نیاوردم برای پیگیری آمار شهدا به سمت غسالخانه شهر خرم آباد در جوار قبرستان خضر به راه افتادم؛ هوا تاریک است و رفتن تا قبرستان شاید دلهره انگیز باشد.

در چند قدمی غسالخانه در حالی که افکارم پر از ترس و کنجکاوی است با جمعیتی از خانواده های شهدا که برای گرفتن جنازه فرزندانشان آمده اند مواجه می شوم و این بار شاید از اینکه در این فضا تنها نیستم خوشحال شوم ولی قلبم را دردی بزرگ فرا می گیرد.مادران ضجه می زنند، همسران شهدا که اغلب جوان هستند مبهوت اشک می ریزند، آنها هنوز باورشان نشده که دیگر شوهرانشان به خانه بازنمی گردند.

در غسالخانه را به روی هیچ کسی باز نمی کنند، در زدن بی فایده است با خود فکر می کنم حتما اینجا هم به بن بست خورده ام ولی ناگهان یکی از مسئولان پادگان امام علی را می بینم که برای گرفتن آمار شهدا به محل غسالخانه آمده است. در را به رویش باز می کنند و من هم به همراه چند نفر از خانواده های شهدا به زور وارد غسالخانه می شوم!

دیدن جنازه های فرزندان این سرزمین که بی جان در غسالخانه خفته اند تمام وجودم را آتش می زند، همه بدنهای شهدا سوخته است، انگار که آنان را از آتشی مهیب به اینجا آورده اند! چهره های آنان پر از نورانیتی است که شاید هیچ گاه در هیچ جا ندیده ام.

14 تن از شهدایی که هویت شان مشخص است اینجا حضور دارند، نام آنها را یکی یکی می خوانند تا مسئول اعزامی از پادگان دورشان خط بکشد، نمی توانم نامشان را بنویسم چون سخت است ...!

اسامی برخی از شهدا را به ذهن می سپارم، شهید فیاضی، شهید سبحانی، شهید امانی، شهید فرج الهی، شهید حمید رضا سیف، شهید فاطمیان، شهید رشیدی نیا، شهید سجاد یاراحمدی و ...؛ می گویند در میان شهدا نام جوانی به چشم می خورد که متولد سال 68 است و شاید به زحمت امسال 21 سالش تمام می شد اگر...

در فضای سرد غسالخانه اشک گرمی در چشم هایم حلقه می زند و این بار دیگر نمی خواهم هیچ خبری از این همه غم بنویسم.

در لیستی که در دست این مسئول است سرک می کشم، نام 25 نفر در آن است که به نظر می رسد شهید و مفقود شده اند. دور نام 14 تن از شهدایی که درغسالخانه بودند خط می کشد. سه تن دیگر از شهدا قابل شناسایی نیستند. اصرارهای مسئول اعزامی از پادگان امام علی(ع) هم مسئول غسالخانه را راضی نمی کند که چهره آنها را نشان دهد؛ می گوید باید اینها به پزشکی قانونی بروند. با نگاهی به لیست در دست این مسئول و تماسی که با بیمارستان شهدای عشایر داشت تا حدودی متوجه می شوم که سه تن دیگر از شهدا در غسالخانه این بیمارستان هستند.

مسئول اعزامی ازپادگان امام علی(ع) می گوید که برخی از مجروحان در بیمارستان تامین اجتماعی خرم آباد بستری هستند. این در حالی است که برخی از مجروحانی که حالشان وخیم بوده است به تهران اعزام شده اند.

با یک دنیا غم و اندوه فضای غسالخانه را با آن همه پیکر نورانی می گذارم و می آیم! ساعت نزدیک هشت و نیم است و مردم در خانه هایشان منتظرند تا اخبار حاشیه ای 20 و 30 را ببینند و بدانند در پادگان امام علی چه گذشته است.

و این بار مسئولان سپاه از حادثه رخ داده خبر می دهند و از چند شهید که عروج کردند و از مجروحان سخن می رانند که به صورت سرپایی مداوا و مرخص شده اند!شهر خرم آباد سراسر بهت و نگرانی و تشویش است. هنوز هم باورشان نشده و کسی هم نمی خواهد واقعیت را برایشان بگوید.

سوار تاکسی می شوم تا این بار خبر را در جایی دیگر جستجو کنم. بیش از نیمی از شهدای این حادثه جنوب شهر نشین بوده اند و حال جنوب شهر خرم آباد پر از هیاهوی از دست رفتن جوانانش است.

به خانه برخی از شهدا می روم، با دیدن اوضاع روحی آنها دفترچه ام را پنهان می کنم و فاتحه می خوانم! در کناری می نشینم، یکی می گوید آمار شهدا بیشتر ازاین است، یکی دیگر که به نظر می رسد ازنیروهای پادگان است ازادامه آواربرداری و احتمال افزایش شهدا می گوید، یکی از غوغایی که درمقابل پادگان است حرف می زند وهر کدام نگرانند و هنوز مبهوت از حادثه حرف می زنند.

از این هیاهو خود را بیرون می کشم، سوار تاکسی می شوم تا دست خالی به خانه برگردم، ساعت حوالی 10 شب است، دو روز عزای عمومی در لرستان اعلام شده است و هنوز خبری از پیام های مسئولان ملی و ابراز همدردی با خرم آباد عزادار نیست. شهر خرم آباد آرام اشک می ریزد و برای غم از دست رفتن جوانان جان بر کفش هیچ تسلایی وجود ندارد.

شایعات همه شهر را فرا گرفته است و من به شایعه هایی که در تاکسی می شنوم با کنایه تنها لبخندی تلخ می زنم!


 

 

 

موسوي: استقبال کننده گان ایرانی اند!
موسوی گفته است که اگر از احمدي نژاد استقبالي در لبنان بشود مطمئنا استقبال کنندگان ايراني هستند!

ميرحسين موسوي اظهارات جالبي پيرامون سفر احمدي نژادبه لبنان داشته است.

موسوي گفته است:در روزهاي اخير جمع زيادي از مردم توسط اتوبوس ، قطار و هواپيما به لبنان برده شده اند تا از احمدي نژاد استقبال کنند!

وي همچنین گفته که  اينها مستقبلين کيک و سانديسي هستند که به لبنان رفته اند!

گفتني است احمدي نژاد در سفر 2 روزه خود به لبنان امروز چهارشنبه دربدو ورود مورد استقبال عظيم و خودجوش مردم لبنان قرار گرفت.


 

 

درخواست كروبي از نظام براي تعديل مواضع خود

 

شنيده شده اخيراً مهدي كروبي از نظام خواسته 2 شرط او را قبول نمايند تا وي مواضع ضد انقلابي و تند اخير خود را تعديل كند.
ابو فتنه (كروبي) اعلام كرده كه اگر نظام 2 شرط مورد ادعايش را بپذيرد وي حاضر است در بيان مواضع ضد نظام خود تعديل بوجود آورد.
اولين شرط نفر پنجم انتخابات اينست كه دستگاههاي امنيتي، ممنوع الخروج بودن پسر وي - تقي كروبي - را لغو كنند تا او به درمان بيماري ناشي از جنگ تحميلي خود پرداخته و سپس به تحقيق براي تاليف كتاب خود در انگليس بپردازد.
تقي كروبي استاد حقوق دانشگاه علم و فرهنگ است كه بارها در كلاس‌هاي درسي خود در دوران فتنه، هتاكي‌هايي را عليه نظام و مسئولان آن روا داشته است.
كروبي بازگشايي مجدد دفتر خود و اجازه فعالیت حزب اعتماد ملی را به عنوان دومين شرط ادعايي خود اعلام كرده است.
گفته می شود کروبی از اقدامات خود پشیمان شده است ولی روی برگشتن به نظام را ندارد. همچنین گفته می شود نامبرده از اینکه خاتمی تصمیم گرفته وی و موسوی را فدا نموده و خود را نجات دهد، در ادامه فتنه گری دچار تردید شده است.


 

 

 

حبس مسئول ستاد انتخاباتی میرحسین
رئیس ستاد میرحسین موسوی در بابلسر از سوی دادگاه انقلاب شهرستان بابل به یک سال و نیم حبس تعزیری محکوم شد.

 

علی تاری رئیس ستاد میر حسین موسوی در بابلسر به اتهام تبلیغ علیه نظام و توهین به مقام معظم رهبری از سوی دادگاه انقلاب شهرستان بابل به یک سال و نیم حبس تعزیری محکوم شد.

وی در تاریخ ۱۴ فروردین ۸۹ توسط اداره اطلاعات بابلسر دستگیر شد.

تاری نائب رئیس اداره آموزش و پرورش شهرستان بابلسر در دولت خاتمی، رئیس ستاد انتخاباتی خاتمی در سال ۷۶ و ۸۰ و رئیس ستاد هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۸۴ بوده است. 

 

 

لودگی رسانه های سبز و ضدانقلاب در فحاشی به رئیس جمهور

 

سفر تاريخي و جريان ساز رئيس جمهور اسلامي ايران به بيروت، رژيم صهيونيستي و آمريكا و محافل ضدانقلاب ورشكسته را به تلاطم و دست و پا انداخته است.
 سايت وزارت خارجه رژيم صهيونيستي مقارن با استقبال گرم و كم سابقه ملت لبنان از دكتر احمدي نژاد، از قول يك عضو كنيسه اسرائيل خواستار ترور رئيس جمهور ايران شد. اين سايت در نوشته اي كه عجز از آن مي بارد، به خيال خود براي كاهش اهميت سفر مي نويسد: در حالي كه توجه رسانه هاي همگاني دنيا متوجه جريان نجات معدنچيان شيلي است، احمدي نژاد وارد بيروت شد و در مسير فرودگاه توسط هزاران كودك دبستاني مورد استقبال قرار گرفت. يك عضو پارلمان اسرائيل مي گويد احمدي نژاد بايد از صفحه گيتي نابود شود.
اين سايت كه از استقبال وسيع مردم لبنان خشمگين به نظر مي رسيد مدعي شد: «حكومت ايران نفوذ خود در لبنان را با پول خريده»! اما توضيح نداد كه چرا وقتي سران و دولتمردان آمريكا و انگليس و فرانسه و...- با وجود هزينه هاي هنگفت- وارد لبنان مي شوند با بي اعتنايي بلكه نفرت عمومي مردم لبنان و هر كشور ديگري مواجه مي شوند؟
با اين حال صداي آمريكا ضمن حاشيه سازي و بمباران تبليغاتي عليه سفر تاريخي دكتر احمدي نژاد اذعان كرد: اين سفر، قدرت نمايي ايران در عرصه جهاني است.
سايت صداي آمريكا نوشت: «سفر احمدي نژاد به لبنان نگراني واشنگتن را برانگيخته است. واشنگتن سعي دارد همراه متحدان عربي اش، ايران را بر سر برنامه جهاني منزوي كند. آمريكا به سياستمداران غربگراي لبنان در دولت شكننده ائتلافي درباره تاثير سفر احمدي نژاد هشدار داده بود و آنها هم گفتند كه از اين سفر ناراحتند. و اين در حالي است كه استقبال گرم و پرشور از احمدي نژاد، از سوي دو حزب، حزب الله و امل تضمين شده است. حزب الله يك جنبش سياسي- اجتماعي شيعه و قدرتمندترين گروه نظامي در لبنان و دشمن بلامنازع اسرائيل است.»
صداي آمريكا از قول خبرگزاري رويتر تاكيد مي كند: احمدي نژاد با اين سفر به جهان نشان مي دهد كه ايران قدرتي منطقه اي و بازيگري عمده در عرصه جهاني است كه بايد با او با احترام رفتار شود.
در همين حال سايت رسمي گروهك منافقين، ضمن گزارشي كه توام با فحاشي به جمهوري اسلامي ايران بود، نوشت: لبنان، عمق استراتژيك رژيم است.
در اين ميان و مقارن با استقبال گسترده ملت لبنان و اعتراف رسانه ها به قدرت نمايي و محبوبيت جمهوري اسلامي قابل توجه- و البته ترحم- است، نامه از سر استيصال شماري از عناصر ضدانقلاب فراري و خارج نشين مي باشد كه از ملت لبنان خواسته بودند از رئيس جمهور اسلامي ايران استقبال نكنند كه پاسخ خود را ديروز در خيابان هاي بيروت دريافت كردند.
اين حاميان رژيم صهيونيستي كه در ميان آنها عناصر سلطنت طلب، شبه اصلاح طلب و لائيك ديده مي شوند، مدعي شده اند جانبداري احمدي نژاد از يك گروه در لبنان ]![ به تنش داخلي در لبنان مي انجامد. اجازه ندهيد او شما را بازي دهد. ما با همه احترامي كه براي استقبال كنندگان در ضاحيه بيروت و جنوب لبنان قائليم، وي را سزاوار سرزمين لبنان نمي دانيم.
اين نامه را عناصر ورشكسته اي چون فاطمه حقيقت جو، نوشابه اميري، مهدي جامي، ياسر ميردامادي، علي اكبر مهدي ، ابراهيم نبوي، محمدجواد اكبرين، مهرنوش پارسي پور، عبدي كلانتري، نيره توحيدي و چند نفر ديگر امضا كرده اند و عموما در جرس، راديو زمانه، روزنت و برخي رسانه هاي مشابه فعاليت مي كنند.


 

 

 

مشروح سخنراني احمدي‌نژاد در ضاحيه

رئيس جمهور ضمن تشكر از رئيس‌جمهور لبنان "مشيل سليمان "، رئيس مجلس "نبيه بري " و نخست وزير لبنان "سعد حريري " و نيز "سيد‌حسن نصرالله " دبيركل حزب‌الله لبنان، از همه مردم، گروه‌ها، طوايف، بزرگان و علماي لبنان نيز تقدير و تشكر ‌كرد و افزود: با افتخار اعلام مي‌كنم كه ملت ايران تا آخر در كنار شما خواهد ايستاد. رئيس جمهور گفت: ‌از ابعاد اقدامات اشغاگران در افغانستان و عراق و اخيراً در پاكستان به خوبي معلوم است كه هدف آنان شناسايي عوامل احتمالي حادثه 11 سپتامبر نبوده بلكه اين حادثه صرفاً بهانه‌اي براي حضور در منطقه و پيگيري اهداف استعماري آنها بوده است.


 

محمود احمدي‌نژاد رئيس جمهور كشورمان ‌طي سخناني در اجتماع صدها هزار نفري مردم لبنان در ورزشگاه "الرايه " در ضاحيه بيروت، لبنان را مهد خداپرستان و آزادگان، مدرسه مقاومت و ايثارگري در برابر زورگويان جهان و نماد حماسه و جهاد دانست و گفت: ‌لبنان ‌پرچم برافراشته عزت و استقلال و نگين درخشان منطقه است و زيبايي انديشه، بلندي روح و پاكي قلب مردم در كنار زيبايي اين ديار، يك مجموعه كم‌نظير و يك هديه بزرگ خداوندي است.

وي ‌سفر به "لبنان سرافراز " و ديدار با مسئولان و مردم آن را براي خود به‌مانند يك روياي‌ شيرين توصيف كرد و افزود: ‌من از سرزمين امام خميني (ره) آمده‌ام تا بهترين سلام‌ها و ارادت قلبي ملت ايران و رهبري گرانقدر را به شما ابلاغ كنم؛ سلام و درود خدا بر مردم لبنان و همه بزرگان و اقوام و طايف آن و سلام و درود خدا بر علما، فرهيختگان، هنرمندان و به‌ويژه جوانان لبناني كه مدافع عزت و استقلال لبنان هستند.

رئيس جمهور ‌جهان را در آستانه تحول بزرگي ‌كه از منطقه خاورميان آغاز شده دانست و ادامه داد: ‌زور‌گويان با تكيه بر قدرت مادي، تزوير و سلاح، به دنبال نفوذ و سيطره خود بر منطقه ما هستند، چراكه تسلط بر آن را به عنوان كليد سلطه بر جهان يافته‌اند. ‌آنان به هيچ حد و مرزي جز تسلط بر منطقه و جهان قائل نيستند؛ ‌آنها هميشه ديگران را مسئول و بدهكار و خودشان را طلبكار دانسته‌اند و جان، مال، سرزمين، حيثيت و فرهنگ ملت‌ها به ويژه ملت‌هاي ما نزد آنها حرمتي نداشته است؛ ‌براي آنان، مسلمان، مسيحي و كليمي و هر يگانه‌پرست عدالت‌‌خواه‌ يكسان است و دشمن محسوب مي‌شود و ‌ذات انديشه‌هاي مادي آنان در تضاد با فطرت الهي و حق پرستي انسان است، همچنان كه جهل و تاريكي در مقابل نور قرار دارد.

احمدي‌نژاد اضافه كرد: حقيقت اين است كه برده‌داران و استعمارگران سابق پس از شكست در مقابل ملت‌ها و با تغيير چهر‌ه خود و باشعارهاي جديد همان اهداف گذشته را دنبال كردند و از آنجا كه عدالت، عشق، آزادي و رعايت حقوق ديگران نزد همه ملت‌ها محبوب است، آنان انديشه و رفتار ضد‌بشري خود را در پوششي از شعارهاي انساني ارائه كردند.

وي همچنين به چند نمونه در اين زمينه اشاره كرد و يادآور شد: آنها با طراحي قبلي و با استفاده از غفلت ملت‌هاي منطقه و به بهانه جبران خسارت از ناشي از جنگ جهاني، فلسطين را با زور و كشتار هزاران انسان و آواره كردن ميليون‌ها نفر اشغال كرده و رژيم نامشروع و بيگانه‌اي را در آن مستقر كردند و يك تهديد دائمي براي همه ملت‌ها و دولت‌هاي جهان به وجود آوردند؛ ‌آنها هرجا خواستند زورگويي كنند، قدرت افسار گسيخته و بي‌منطق اين رژيم را به رخ كشيدند و دست آنها را براي هر جنايتي در سراسر جهان باز گذاشتند.

رئيس جمهور كشورمان با بيان اينكه در سابقه صهيونيست‌ها چيزي جز جنايت ديده نمي‌شود، گفت: كشتن مردان و زنان و كودكان بي‌دفاع فلسطيني و به كار‌بردن سلاح‌هاي ممنوعه، انهدام خانه‌ها و مزارع، بستن آب و غذا و دارو بر مردم غزه، ترورها و حمله به كاروان‌ها در آبهاي آزاد، تهديد دولت‌ها و ملت‌هاي منطقه براي آنان به امري عادي مبدل شده و ‌صهيونيست‌ها اجازه يافتند حتي تمام آنچه سلطه‌گران به عنوان حقوق اساسي انسان‌ها از ديگران مطالبه مي‌كنند را نقض كنند.

احمدي‌نژاد رژيم صهيونيستي را سند گوياي نظام سرمايه‌داري و انديشه مادي و تجسم ذات آن توصيف و تأكيد كرد: آنچه دولت‌هاي سلطه‌جو بر آن اتفاق نظر دارند، حمايت از اين رژيم تحميلي است؛ ‌آنان اين رژيم را عامل اتحاد و ابزار تسلط خود در جهان مي‌دانند و او را به سلاح هسته‌اي مجهز كرده‌اند، ‌البته حساب ملت‌ها جدا است و مردم غرب از انديشه و تفكر صهيونيست‌ها بيزارند و اگر فشار و اختلاف نباشد، نظر خود را با صداي بلند در رسانه‌ها و خيابان‌ها اعلام خواهند كرد؛ چه‌آنكه ‌به لطف خدا و مقاومت ملت‌هاي منطقه، امروز چهره تزوير فرو ريخته و يك موج انساني جهاني عليه اين رژيم شكل گرفته و به راستي كه خدا‌پرستان حول ايمان به خدا و خودپرستان حول محور شيطان متحد مي‌شوند.

وي در ادامه سخنان خود ‌به ايجاد فتنه، اختلاف و درگيري‌ در منطقه توسط استعمارگران اشاره كرد و گفت: آنها در لبنان يك دوست و يك شخصيت وطن‌دوست را ناجوانمرانه ترور مي‌كنند و با جعل خبر و با سوء‌استفاده از نظام سازمان ملل و با فتنه‌گري و اختلاف‌افكني، دوستان ديگر‌ را متهم مي‌كنند.

رئيس جمهور افزود: آنها مي‌خواهند در بين ملت‌هايي كه در آن‌ها مذاهب و اقوام گوناگون صدها سال در صلح و دوستي با هم زندگي كرده‌اند، اختلاف و درگيري ايجاد كرده و تلاش دارند تا روابط دو كشور سوريه و لبنان را مخدوش كنند.

احمدي‌نژاد ادامه داد: دشمنان هر كشوري را اشغال كردند و يا هدف قرار دادند، سعي كردند تا بين مردم آن به بهانه مذهب، نژاد و زبان ايجاد اختلاف كنند، چه‌آنكه در عراق شيعه و سني، كرد و تركمن و مسيحي يگانه‌پرست هستند و تا قبل از اشغال‌ هميشه با برادري زندگي و حتي با هم ازدواج مي‌كردند، ولي اشغالگران، سرمايه‌گذاري سنگيني براي ايجاد اختلاف و درگيري در آن انجام داده و مي‌دهند.

وي ‌‌اختلاف‌افكني را يك روش شناخته شده ‌كه به طرق گوناگون توسط نظام سلطه مورد استفاده قرار گرفته دانست و اظهار داشت: دشمان هرگز نمي‌خواهند هيچ يك از دولت‌هاي منطقه قدرتمند، متحد، مستقل و پيشرفته باشند اما به لطف هوشمندي ملت‌ها، امروز فتنه‌گري دشمنان برملا شده است و ملت‌هاي منطقه رمز عزت را كه وحدت است و نيز ماهيت تفرقه‌افكن آنها را به خوبي شناخته‌اند و آرزوي بهره‌برداري از اختلاف ساختگي را بر دل دشمنان خواهند گذاشت.

رئيس جمهور همچنين ‌حادثه 11 سپتامبر را مورد اشاره قرار داد و گفت: آنها به بهانه اين حادثه در نيويورك، به افغانستان و سپس به بهانه ديگري به عراق حمله كردند و صدها هزار نفر را كشته و آواره و همه زير‌ساخت‌ها را ويران كردند، درحاليكه ‌از ابعاد اقدامات اشغاگران در افغانستان و عراق و اخيراً در پاكستان به خوبي معلوم است كه هدف آنان شناسايي عوامل احتمالي حادثه 11 سپتامبر نبوده بلكه اين حادثه صرفاً بهانه‌اي براي حضور در منطقه و پيگيري اهداف استعماري آنها بوده است.

احمدي‌نژاد ‌شناسايي حقيقت 11 سپتامبر و بازگشايي جعبه سياه آن را حلال بسياري از مشكلات خواند و خاطر‌نشان كرد: تشكيل گروه حقيقت‌ياب مستقل و بي‌طرف براي ريشه‌يابي ماهيت و عوامل حادثه تاسف‌بار 11 سپتامبر خواست همه ملت‌هاي منطقه و جهان است و دولتمردان آمريكايي و متحدان آنان توجه كنند كه تن دادن به اين كار يك فرصت برون رفت آبرومندانه براي آنان نيز خواهد بود، اما ‌هر نوع مقاومت در برابر اين خواست قانوني و انساني به منزله آن است كه حادثه 11 سپتامبر با برنامه‌ريزي قبلي و براي اهداف اشغالگري و مقابله با ملت‌ها بوده است.

وي در نصيحتي به دولتمردان آمريكايي، ‌بهترين حالت براي اشغالگران افغانستان و عراق را ترك منطقه، عذرخواهي از مردم و جبران خسارت دانست و تأكيد كرد: اگر به اين نصحيت مشفقانه توجه نكنند، دست قدرت‌ ملت‌هاي منطقه كه تجلي قدرت خدا است، آنها را با ذلت از منطقه بيرون خواهد كرد و جنايتكاران را به دادگاه عدالت خواهد سپرد.

رئيس جمهور تصريح كرد: اشغالگران هزاران انسان آزاد را از فلسطين و ديگر جاها ربودند و در سياه چال‌ها‌ زنداني كردند، اما از هيچ كدام از مدعيان حقوق بشر صدايي شنيده نشد.

احمدي‌نژاد با اشاره به حضور "يك بانوي مومن و يك جوان شجاع " در هيئت ايراني ‌كه "عوامل صهيونيست‌ها در دوران اشغال لبنان در 28 سال قبل‌ همسر اين بانو و پدر اين جوان يعني آقاي سيد محسن موسوي‌ كاردار جمهوري اسلامي ايران را ربودند "، يادآور شد: ‌4 ديپلمات ايراني، سيد‌محسن موسوي، احمدمتوسليان، تقي رستگار‌مقدم و كاظم اخوان، افرادي دانشمند و عاشق انسان‌ها و طرفدار واقعي صلح و برادري‌اند و با رواديد قانوني در لبنان بودند‌ كه ربوده شدند و ‌بنا بر اسناد و اطلاعات موثق، اين 4 نفر زنده‌اند و هم‌اكنون به طور غيرقانوني در زندان‌هاي رژيم صهيونيستي اسير هستند.

وي رژيم صهيونيستي را مسئول سلامت و جان آنان دانست و گفت: ‌رژيم صهيونيستي بايد هرچه زودتر اجازه دهد كه نمايندگان صليب سرخ با آنان ملاقات و ترتيبات آزادي آنان و همه زندانيان دربند را فراهم آورد.

رئيس جمهور با اشاره به عملكرد كشورهاي استعمارگر در ايجاد بحران اقتصادي، آلودگي آب و هوا كه بسياري از ملت‌هاي را با مشكلاتي مانند فقر و عقب‌ماندگي روبرو كرده است، اين موضوع را نيز حاصل سياست‌هاي يك‌جانبه سلطه‌گران و انديشه سرمايه‌داري دانست كه بدون توجه به ارزش‌‌هاي اخلاقي، چيزي جز سود حداكثري خود را دنبال نمي‌كنند.

احمدي‌نژاد ‌بيان فهرستي از اقدامات مخرب نظام و انديشه سرمايه‌داري را نيازمند ‌ساعت‌ها وقت ذكر كرد و با بيان اينكه ‌امروز واقعيت‌ها در برابر چشمان جهانيان قرار گرفته و مستكبران نزد مردم رسوا شده‌اند، افزود: ‌رژيمي كه در سال 1982 حتي بخشي از بيروت را اشغال كرده بود، در 3 مقطع و به ويژه در جنگ 33 روزه با همت و مقاومت ملت لبنان و اخيراً نيز با مقاومت مقتدرانه ارتش از مرزها رانده شده است.

وي ‌حماسه مقاومت 22 روزه مردم غزه را نيز نشان‌دهنده و آشكارتر‌كننده ضعف و سستي ‌رژيم صهيونيستي خواند و اضافه كرد: صهيونيست‌هاي بي‌فرهنگ خود را در بن‌بست مي‌بييند و ممكن است براي ايجاد فرصتي براي نجات خود دست به شرارت‌هاي جديد بزنند، اما ‌اعلام مي‌كنم كه هر شرارت جديد، صرفاً عمر ننگين اين رژيم جعلي را كوتاهتر خواهد كرد.

رئيس جمهور تأكيد كرد: آنها وعده بازگردان بخش كوچكي از سرزمين فلسطين تحت بدترين شرايط تحميلي بدون بازگشت آواردگان و بدون پذيرفتن حق حاكميت ملت فلسطين را صلح نام نهادند، در حالي‌كه هنوز به تجاوز و اشغال ادامه مي‌دهند و به هيچ يك از مقررات بين‌المللي و حتي وعده‌هاي خود نيز پايبند نيستند.

احمدي‌نژاد ‌حضور رژيم صهيونيستي به هر ترتيب‌ و حتي در يك وجب از سرزمين فلسطين را به معناي فرصت دادن به اشغالگري و جنايت عنوان و تأكيد كرد: ‌‌دولت يهودي به معني يك رژيم نژادپرست است كه نتيجه آن آوارگي بيش از يك و نيم نفر ديگر از ساكنان بومي سرزمين‌هاي اشغالي است.

وي تنها راه حل موضوع فلسطين را برپايي صلح پايدار در منطقه و شناسايي حق حاكميت مردم فلسطين و بازگشت آوارگان فلسطيني به سرزمين خودشان و بازگشت اشغالگران به خانه‌هاي خود دانست و گفت: به نفع سردمداران رژيم صهيونيستي است كه به خانه‌هاي خود بازگردند و فلسطين را به صاحبانش تحويل دهند، والا در طوفان خشم مردم فلسطين و امت‌هاي آزاده، مضمحل خواهند شد.

رئيس جمهور ‌از برخي ‌دولت‌هاي منطقه خواست ‌در ضمن همكاري و همبستگي با ملت‌ها اجازه دهند مردم آزادانه نظر خود را درباره جنايات رژيم صهيونيستي ابراز كرده و ‌بتوانند كمك‌ها و ياري خود را به مردم مظلوم فلسطين تقديم كنند.

احمدي‌نژاد خاطر‌نشان كرد: بي‌ترديد هر دولت، فرد و گروهي به هر نحوي كه به دنبال شناسايي رژيم اشغالگر صهيونيستي و اعطاي فرصت تجديد قوا به او باشد، از نگاه دولت‌ها و ملت‌هاي منطقه محكوم است.

وي گفت: حاميان رژيم صهيونيستي بدانند كه بهترين و تنها راه در مقابل ‌آنان براي احياي دوستي و همكاري با مردم منطقه، پايان دادن به سيطره صهيونيست‌هاست و آنان بايد همانطور كه اين رژيم را آورده و بر مردم تحميل كرده‌اند، خودشان آن را ببرند و از ملت‌هاي منطقه عذرخواهي و خسارات را جبران كنند.

رئيس جمهور با بيان اينكه آنان اگر به صهيونيست‌ها احساس بدهكاري مي‌كنند، آن بدهكاري را از جيب خودشان بپردازند، افزود: بدون ترديد ملت فلسطين خود قادر است حاكميت ملي خود را اعمال كند.

احمدي‌نژاد "به اركان رهبري سازمان ملل " نيز تأكيد كرد كه كوتاهي بس است و آنان بايد اجازه دهند كه سازمان ملل حقيقتاً سازمان ملل و نه سازمان چند دولت سلطه‌گر باشد و به جاي به رسميت شناختن اشغالگري، حق حاكميت ملت فلسطين را به رسميت بشناسند و صهيونيست‌ها را وادار به تسليم در برابر حق و قانون كنند، چراكه اين خواست ملت‌هاي منطقه است و مقاومت در برابر آن جز شكست حاصلي نخواهد داشت.

وي ‌با "صداي بلند " اعلام كرد كه رژيمي كه مأموريت داشت از نيل تا فرات را به نفع نظام سرمايه‌دار اشغال كند، امروز در پشت ديوارهاي خودساخته محبوس شده است، در حالي‌كه جبهه مقاومت ملت‌ها در فلسطين، لبنان، سوريه، تركيه، عراق، ايران و همه منطقه شكل گرفته ‌و ‌رژيم صهيونيستي در سراشيبي سقوط است و هيچ قدرتي قادر به نجات او نيست.

رئيس جمهور در بخش پاياني سخنان خود لبنان را سرزمين موحدان و پاكان توصيف كرد و گفت: شياطين، وحدت و انسجام را كه منشإ اقتدار ملت‌هاست، نمي‌پسندند و تلاش مي‌كنند آن‌را مخدوش كنند اما با افتخار اعلام مي‌كنم شما رمز عزت و پيروزي، يعني كلمه توحيد و نتيجه آن توحيد كلمه را تجربه و شيطان را مأيوس كرده‌ايد.

احمدي‌نژاد خطاب به ملت لبنان تأ‌‌كيد كرد: ‌آرمان‌هاي ملت ايران و شما يكي است و ما در جبهه واحدي قرار داريم و عزت و پيشرفت لبنان را سربلندي و پيشرفت خود دانسته و در غم‌ها و شادي‌ها در كنار شما هستيم.

وي با اشاره به ‌ملاقات‌ها‌ و توافقات خود با مسئولان ‌لبناني و "پايه‌هاي مستحكمي كه براي گسترش روز‌افزون روابط برادرانه در اين ملاقات‌ها بنا نهاده شد "، خاطرنشان كرد: قرار شد در زمينه انرژي، علم و فناوري، بهداشت و درمان، كشاورزي، صنعت، فرهنگ و گردشگري تلاش‌ها را گسترش دهيم كه با تحقق آنها هر دو ملت و همه منطقه سود خواهند برد.

رئيس جمهور ضمن تشكر از رئيس‌جمهور لبنان "مشيل سليمان "، رئيس مجلس "نبيه بري " و نخست وزير لبنان "سعد حريري " و نيز "سيد‌حسن نصرالله " دبيركل حزب‌الله لبنان، از همه مردم، گروه‌ها، طوايف، بزرگان و علماي لبنان نيز تقدير و تشكر ‌كرد و افزود: با افتخار اعلام مي‌كنم كه ملت ايران تا آخر در كنار شما خواهد ايستاد.


احمدي‌نژاد با بيان اينكه نظام آينده جهاني بايد فراگير، انساني و عادلانه باشد تا در آن، صلح و امنيت پايدار بر اساس عدالت و عشق در سرتاسر زمين برقرار شود، اظهار داشت: همه دولت‌ها و ملت‌ها بايد بتوانند در يك فضاي امن در مديريت جهاني مشاركت كنند تا كرامت‌ انسان‌ها در سايه عدالت احياي حقيقت انساني شكوفا شود و اين وعده خداست و وعده خدا محقق خواهد شد.

وي در ادامه گفت: اراده الهي بر آن است كه فرزندي از فرزندان پيامبر خاتم حضرت محمد مصطفي (ص) به همراهي حضرت عيسي مسيح(ع) و ديگر صالحان خواهد آمد و ملت‌ها را در تحقق آن دنياي زيبا و دوست‌داشتني هدايت و ياري خواهد كرد.

رئيس جمهور در پايان تأكيد كرد: آينده از آن ماست و در اين آينده‌ دشمنان جايي نخواهند داشت.



:: بازدید از این مطلب : 221
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 22 / 7 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ن ,ک

 

"در مسیر زاینده‌رود"؛ از لهجه زلال تا منشور اخلاق

 مجموعه‌های ویژه ماه رمضان کم کم به قسمت‌های حساس خود نزدیک می‌شوند و همزمان با کشمکش داستان و درگیری‌‌های اخلاقی شخصیت‌ها، حواشی و انتقادات نیز به نقطه اوج نزدیک می‌شوند.

سریال "در مسیر زاینده‌رود" به کارگردانی حسن فتحی که قرار بود با استفاده از معماری، بناهای زیبا و لهجه شیرین اصفهانی تصویری دلنشین و تماشاگرپسند از این فرهنگ اصیل ایرانی ترسیم کند، یکی از سریال‌های مناسبتی ماه مبارک است که پخش آن در روزهای اخیر خبرساز شده است.

هفته گذشته موجی از اعتراضات مردم اصفهان دامن تازه‌ترین ساخته حسن فتحی را گرفت و اهالی این شهر نسبت به استفاده نادرست از لهجه شیرین اصفهانی انتقاد کردند و در ادامه مسئولان این شهر خواستار عذرخواهی عوامل تولید "در مسیر زاینده‌رود" شدند.

هر چند متولیان این مجموعه تلویزیونی با استمداد از مهرداد ضیایی به عنوان مشاور لهجه و تمرینات دورخوانی تلاش کردند بازیگرانی که اصلیت اصفهانی ندارند لهجه‌ها را خوب اداد کنند اما لهجه بازیگران چندان شبیه نمونه‌های واقعی در نیامد و اهالی این شهر نتوانستند این ناپختگی را تحمل کرده و دست به اعتراض زدند.

 

حسن فتحی از مردم اصفهان رسما عذرخواهی کرد

پس از عذرخواهی هفته گذشته تهیه‌کننده این سریال، سخنگوی شورای اسلامی شهر صبح امروز در جلسه علنی شورای اسلامی شهر اصفهان اعلام کرد که کارگردان سریال "در مسیر زاینده‌رود" درخواست کرده در یک نشست، رسما عذرخواهی وی را به مردم شهر اصفهان اطلاع دهد و حداقل سه برنامه تلویزیونی در شأن شهر اصفهان داشته باشد.

ابوالفضل قربانی همچنین اعلام کرده که سازندگان این سریال قول مساعد دادند که تا آنجایی که ممکن است همه اشکلات را در قسمت‌های باقی‌مانده سریال برطرف کنند.

 

سعه صدر ساکنان اصفهان در واکنش به رویکرد جدی کارگردان

هر چند در این میان برخی معتقدند که این کارگردان برای باورپذیر بودن بازی‌های سریال‌اش با توجه به محدودیت زمانی نهایت دقت و تلاش را داشته و از خصوصیات بومی اصفهان و ویژگی رفتاری مردم میزبان استفاده مثبت داشته است و ساکنان شهرهای مختلف باید در مواجه با یک سریال تلویزیونی که در سراسر کشور پخش می‌شود نسبت به لهجه و سایر مشخصه‌های رفتار خود از سعه صدر بیشتری برخوردار باشند بخصوص زمانی که رویکرد کارگردان کاملا جدی و دقیق است.

 

"در مسیر زاینده رود" برای انتقال حس و حال شهر سیر قابل قبولی طی کرده‌است

حسین پاکدل که خود از هنرمندان اصفهانی است، درباره لهجه‌های اصفهانی در سریال حسن فتحی معتقد است که این سریال برای انتقال حس و حال شهر و دیارش سیرِ قابل قبولی را طی کرده است.

 

وی در یادداشتی با عنوان "با لهجه‌ای زلال در مسیر زاینده‌رود" آورده است: با نگاهی حتی گذرا به همین چند قسمت سریال «در مسیر زاینده رود» به نویسندگی علیرضا نادری و کارگردانی در خور توجه حسن فتحی، در فرصتی اندک، چیزی نزدیک به کارِ نشد و ناممکن صورت گرفته است. همراهی انبوهی از بازیگران محلی در کنار چند چهره توانا، مطرح و شناخته شده غیر بومی و بهره برداری درست و هوشمندانه از لهجه‌ی زیبای اصفهانی برای پیشبرد قصه، فوق‌العاده جذاب و باور پذیر است. ممکن است کسانی که آشنا هستند با آن لهجه و یا بدان سخن می‌گویند در مواردی متوجه لقی‌هایی جزئی در بیان پاره‌ای بازیگران شوند، ولی عموماً مخاطب انبوه و سراسری، ابداً متوجه این ریزه‌کاری‌ها نخواهند شد.

 

"در مسیر زاینده رود" قطعا روی قشر فوتبالیست تاثیر می‌گذارد

 

اما فارغ از حواشی و اعتراضات مربوطه، یکی از نکات جالب توجه محتوای سریال و پرداختن به  مسئله فوتبال ناپاک و حواشی این ورزش جنجالی است که می‌تواند مورد بررسی قرار بگیرد.

 

دبیر ستاد منشور اخلاقی فدراسیون فوتبال به تازگی در گفت‌وگویی از اثرگذاری این سریال بر قشر فوتبالیست‌ها گفته و این‌که چقدر جای خالی سریال‌هایی نظیر "در مسیر زاینده رود" در رسانه ملی احساس می‌شد.

 

حجت‌الاسلام علیرضا علیپور درباره پرداختن مجموعه تلویزیونی "درمسیر زاینده رود" به مباحث اخلاقی ورزشکاران نظیر بازیکنان عنوان کرده است: ساخت چنین سریال‌هایی قطعا کار خوبی است. چون ورزشکاران جزء قشرهای الگوساز در جامعه و حلقه‌های تاثیرگذار به خصوص در رده سنی جامعه هدف یعنی جوانان و نوجوانان و حتی بزرگسالان هستند و به نظرم رفتار اجتماعی آنها دستمایه خوبی برای ساخت آثار نمایشی است.

 

وی در عین حال یادآور شده که ساخت این آثار نمایشی نیاز به فکر دارد و باید نرم‌افزاری باشد و تصنعی نباشد.

 

دبیر ستاد منشور اخلاقی با بیان این که ساخت مجموعه‌هایی نظیر «در مسیر زاینده رود» قطعا روی قشر فوتبالیست تأثیر می‌گذارد و در این باره شک نکنید، به فارس گفته است: جای خالی چنین سریال‌هایی احساس می‌شد و بیشتر باید به این مسائل توجه شود. البته همان طور که گفتم باید واقع‌بینانه و نرم باشد و خیلی مصنوعی و تصنعی نباشد که غیرقابل باور به نظر برسد

 

وی تاکید کرده که باید بسیار دقیق و جامع به این مسائل پرداخت تا نکته‌ای از قلم نیافتد و یا غیر واقعی به آن پرداخت نشود

 

 

حقیقتی که حسن فتحی آن را به تصویر کشید
اعترافات واقعی یک دلال از زبان بازیگر سریال "در مسیر زاینده رود"!

گروه ورزشي: حسن فتحی با ساخت سریال مناسبتی "در مسیر زاینده رود" که هر شب در ایام ماه مبارک رمضان از طریق امواج شبکه یک سیما روی آنتن می‌رود، بار دیگر با پرداختن به واقعیت‌های موجود جامعه اشاره‌ای صریح به موضوع دلالی در حوزه ورزش به ویژه رشته فوتبال داشت تا شاید دستگاه‌های امنیتی و قضایی با جدیت بیشتری پرونده این افراد در عرصه ورزش را دنبال کنند.

کارگردان سریال "در مسیر زاینده رود" که از مدت‌ها پیش روی این موضوع ریز شده بود، با انتخاب "هومن برق‌نورد" به عنوان دلال "مهران سارنگ" تلاش کرده اتفاقاتی را که در جامعه فوتبال ما از سوی چنین افرادی روی می‌دهد، به تصویر بکشد تا خانواده‌های جوانانی که علاقه به حضور فرزندانش در عرصه‌های ورزشی دارند از نیت چنین افرادی که متاسفانه امروز در جامعه ما تعدادشان کم نیست، خبردار شوند و تن به خواسته‌های غیر منطقی و عرفی آنها ندهند.

شب گذشته در یکی از دیالوگ‌های "هومن برق نورد" مسائلی مطرح شد که مشخص است با آگاهی کامل و شناخت از فضای فوتبال ایران تهیه شده است، دلال مذکور که تلاش داشت ماهیت ذاتی خود را از دید مادر فوتبالیست معروف پنهان کند، با سخنان درشت به دنبال ظاهر فریبی بود اما زمانی که قرار به ارائه اطلاعات کارشناسی شد، این واقعیت برملا شد که فرد مذکور تخصص اولیه‌اش در جابجا کردن روده گوسفند است و به دلیل ورشکستگی در این حرفه ترجیح داده وارد فضای واسطه گری فوتبال شود چرا که این کار برای او درآمد هنگفتی در برخواهد داشت. وی با کنایه‌ای تند خطاب به مادر فوتبالیست معروف گفت: «خبرنگاران به دنبال نابودی من هستند اما به دلیل ارتباط خوبی که با مدیران باشگاه‌ها دارم این تلاش آنها هرگز به نتیجه نرسید!»

پخش چنین تصاویری از رسانه‌ملی در قالب سریالی اجتماعی نشان دهنده این واقعیت است که افرادی نظیر گرکانی در فوتبال ایران به دلیل غفلت برخی مدیران فوتبال و بی توجهی سیستم‌های امنیتی و نظارتی موفق شدند با سوء استفاده از بودجه‌های دولتی رشد کنند و به قدری بزرگ شوند که کسی توانایی مقابله با آنها را نداشته باشد.

دیالوگ‌های بازیگر نقش گرکانی در سریال "در مسیر زاینده رود" تلنگری به مسوولان ورزش کشور است که دلالان و واسطه‌های فعال در این حوزه به قدری قدرت گرفته‌اند که می‌توانند نام بازیکنان مورد نظر خود را در لیست تیم ملی فوتبال کشور هم قرار دهند تا بتوانند از کنار این ماجرا به حد قابل توجهی سودجویی کنند، اعترافات طنزگونه" هومن برق‌نورد" شاید برای لحظاتی خنده را به چهره ایرانیان عاشق فوتبال هدیه کند اما این لبخند برای مسوولان ورزش ایران تلخ تر از هر گریه‌ای است، چرا که واقعیت فوتبال ایران و آنچه زیر پوست فوتبال این کشور می‌گذرد همین مسائلی است که هر شب مردم  آن را در سریال "در مسیر زاینده رود" می‌بینند.

بدون تردید بی‌توجهی به این مقوله و آزادگذاشتن افرادی نظیر گرکانی در فضای واقعی جامعه بدون تردید پیامد شیرینی برای فوتبال ایران در برنخواهد داشت بلکه سرعت فوتبال ایران به سمت قهقرا و نابودی و فساد بیشتر از پیش می‌شود.
 


 

خواهر مرد عبا شکلاتی هم به میدان آمد

فاطمه خاتمي خواهر محمد خاتمي كه يكي از سران فتنه بشمار ميرود، جلسات سياسي و سخنراني خود عليه نظام را تحت پوشش شرح دعاي مكارم الاخلاق در اردكان شروع كرده است.

با عنايت به گزارشات مردمي و نگراني خواهران مومن محله جنت آباد اردكان از حضور فاطمه خاتمي در تكيه اعظم ميدان هفت حوض ، شنيده ها حاكيست وي باسن قريب به 75 سال و عدم سواد قابل توجه علمي و ديني ، علي الظاهر به تفسير و شرح دعاي مكارم الاخلاق مي پردازد وليكن  به نظام و رهبري و نيروهاي امنيتي تاخته و از جريان فتنه سبز و زندانيان سياسي بشدت دفاع ميكند.
وي مانند يك بلندگوي داخلي جريان منافقين و شبكه هاي ضد انقلابي voa و bbc و صداي امريكا، در فضاي اين تكيه حسيني ، بشدت از عملكرد نظام در برخورد با جريان ضد اسلامي انقلابي فتنه سبز انتقاد كرده و و نظام شاهنشاهي را با نظام مقدس جمهوري اسلامي مقايسه كرده است.
پرداختن به آويزه هاي نخ نما شده همچون گراني هاي كمر شكن و سياهنمايي عليه خدمات دولت مكتبي احمدي نژاد از ديگر سخنان وي ميباشد.
وي در جايي ديگر از سخنان خود به دستگيري و بازداشت بيشمار و فله اي  فرزندان انقلاب و امام و ياران برادر خود و ميرحسين موسوي اشاره كرده و از قوه قضاييه و نيروهاي فداكار و مخلص انتظامي و امنيتي بشدت انتقاد و آنان را محصول والدين بي نماز و لا ابلي دانسته است.
لازم به ذكر هست ، هيات امناء و دست اندركاران تكيه اعظم ميدان هفت حوض ، سابقه خوب انقلابي ندارند و مدتهاست كه اين تكيه در عوض پرداختن به كارهاي فرهنگي و عبادي و مذهبي به پاتوق ضدانقلاب اردكان و هجمه و تئوري پردازي جهت سركوب انقلابيون اردكان تبديل شده است و درصورت عدم پيگيري و تعطيلي جلسات فتنه در اين محل ، به ذكر نام و سوابق دست اندركاران اين هيات خواهيم پرداخت.
در انتخابات سال 84 هم فاطمه خاتمي بارها از تريبون مساجد گفته بود كه حضرت ابوالفضل را در خواب ديده كه گفته به پسرم دكتر مصطفي معين راي بدهيد. البته گافهاي مضحك  زياد وي در بين عوام و خواص اردكان شهرت دارد  و مردم اين شهر  رفتار  وي را به جهت بيسوادي و مضحك بودن به  كروبي تشبيه ميكنند.
يادآور ميشويم كه گروهكهاي الحادي و التقاطي و ضدانقلاب هم با تفسير غلط قرآن و ادعيه به تاخت و تاز و حمله عليه نظام مقدس و امام و رهبري مي پرداختند ، به حدي كه از دل انها گروهكهاي تروريستي مثل فرقان و مجاهدين خلق و.... بيرون آمد.
 

 

 

هاشمی رفسنجانی: نخست‌وزیری مجدد موسوی تحمیلی بود

گرچه عدم تمایل آیت الله خامنه ای به انتخاب مجدد موسوی واضح بود اما به هر حال به خاطر کارشکنی ها و بدعت هایی که جناح چپ موجود در سه قوه انجام دادند (از جمله نامه به امام و یا گفتن این نکته به امام که در صورت رفتن موسوی، جبهه ها از نظر روحی تضعیف می شوند) آیت الله خامنه ای پس از فراز و نشیب های فراوان مجبور شدند تا به خاطر مصلحت نظام و در راستای تبعیت از ولی فقیه، با اکراه تمام مجدداً میرحسین موسوی را جهت نخست وزیری به مجلس معرفی نمایند.

 

در قسمت های اول و دوم و سوم این مقاله، مروری داشتیم بر حضور عناصر مختلف در ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری چهارم و سپس شرحی اجمالی از متن و حواشی رد صلاحیت اعضای نهضت آزادی ارائه کردیم. سپس به بحث عدم تمایل آیت الله خامنه ای به کاندیداتوری (به دلیل عدم میل به همکاری مجدد با موسوی) اشاره کردیم و سپس ضمن ذکر پاره ای از انتقادات جدی کاندیداها به دولت موسوی، نمونه هایی از تلاش های رسانه ای یاران وی برای توجیه عملکرد او و ضمناً تحت فشار گذاشتن رئیس جمهور جدید برای انتخاب مجدد او به نخست وزیری را نقل نمودیم و تا آنجا رسیدیم که آیت الله خامنه ای پس از انتخاب شدن، سفری به مشهد مقدس داشتند. در این قسمت، ماجرا را تا انتها می خوانید:

آیت الله خامنه ای: نخست وزیری برمی گزینم که حجت شرعی بر من تمام باشد
آیت الله خامنه ای در سفر خود به مشهد، طی سخنانی مهم، سرنخ هایی از پشت پرده ماجرا ها ارائه دادند. در بخشی از این بیانات آمده بود: «دو وظیفه تعیین نخست وزیر و وزیران و نظارت برکار دستگاه های اداری و دولتی کشور از بزرگترین وظایف رئیس جمهور است. رئیس جمهور اگر دید یک نخست وزیر و وزرا و حتی مدیران، کارشان مناسب نیست، از لحاظ قانونی نمی تواند بر دارد. لذا در آغاز کار رئیس جمهور موظف است با دقت با ملاحظه همه جوانب ببیند چه کسانی را در راس امور خواهد گماشت. ... من برای این کار باید حداکثر دقت را بکنم تا حجت شرعی را برای خودم و استدلال الهی را که در مقابل خدا بشود جواب داد، برای خودم تأمین کنم. من با تجربه ای که در این چهارسال دارم که تجربه گرانبها و ارزنده ای است و همه جور افرادی را در این چهارسال و قبل از این چهار سال در رأس مسئولیت های مختلف مشاهده کرده ام، آدم هایی که دیدها و روش های مختلف داشته اند، بعضی ها خودرأی بودند، بعضی ها متکی بر افکار دیگران بودند، بعضی ها از لحاظ تعبد فوق العاده با دقت بودند. همه جور فکر و سلیقه ای را از اول انقلاب تا به حال دیده ام. من از این تجربه باید استفاده کنم و با دقت و ملاحظه جوانب کار انتخاب کنم. و من می توانم اینجا در کنار آستان علی ابن موسی الرضا (علیه السلام) و در حضور شما ملت که یک اسطوره و نمونه ای از ملت ایران هستید، با کمال قاطعیت بگویم که در این انتخاب بزرگ و در این کار حساس و در این انجام بزرگترین تکالیف رئیس جمهور آنچنان عمل خواهم کرد که حجت شرعی برای من تمام باشد.» (روزنامه جمهوری اسلامی9/6/64)

امام خمینی: آیت الله خامنه ای فردی شریف، صادق، متعهد و روشن بین است
چندی بعد نیز، در سالروز عید سعید غدیرخم، مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری در جماران برگزارشد. امام خمینی (رضوان الله علیه) در بخشی از این حکم آورده بودند: «بحمد اللَّه تعالى با تأییدات خداوند متعال-جلّ و علا- و دعاى خیر حضرت ولى اللَّه الاعظم -روحى لمقدمه الفداء- چهار سال ریاست جمهورى اسلام با خیر و سلامت و قدرت و عظمت سپرى شد و ... ملت متعهد، با عزمى والا و قدمى ثابت، از پیر نود ساله تا نوجوان تازه بالغ، براى چهارمین بار براى تعیین سرنوشت خویش به سوى صندوق هاى رأى هجوم آورد و یاوه گویان و خیالبافان را بر خود لرزاند و فردى شریف از سلاله پیامبران را براى خدمت به اسلام و ایران و مسلمانان و ملت برگزید و این مسئولیت سنگین را بر عهده کسى گذاشت که چهار سال در این مقام، صادقانه و با تعهد و روشن‏بینى به ملت و اسلام و ایران خدمت نمود؛ و این، پس از خدماتى بود که قبل و بعد از انقلاب انجام داده بود؛ "جَزاهُ اللَّهُ خَیراً".
رئیس جمهور محترم باید توجه داشته باشند که در پیشگاه مقدس حق- جلّ و علا- واقع است و آنچه بر او از خطرات قلبى  و تمایلات سرّى تا اعمال مُعلن [آشکار] و مخفى مى‏گذرد، در حضور حق است و چیزى را نتوان از او- جلّ و علا- پنهان کرد، هر چند از خلق خدا پنهان باشد. و باید توجه نمایند که در مقامى هستند که یک جمله او گاهى مؤمنى را ساقط کرده و متعهدى را از بین مى‏برد، و یا غیر صالحى را به مقامى که شایسته آن نیست مى‏رساند؛ گاهى یک سخنرانى او، جمهورى اسلامى و کشور را نور مى‏بخشد و گاهى بعکس. مقام خطیر است و خطر بزرگ، به خدا باید پناه برد و از او استمداد کرد. همه دست‏اندرکاران- بویژه رئیس جمهور- باید از چاپلوسان دغلباز و زبان بازان حیله‏گر بر حذر باشند و مشاوران خود را از اشخاص سابقه‏دار که تعهدشان قبل از انقلاب مشهود بوده است، انتخاب کنند. بسا که منحرفان و منافقان، خود را با ظاهرى آراسته به تقوا جا بزنند و با دست ما به اسلام و کشور اسلامى صدمه زنند.» (صحیفه امام، جلد19، صفحه369)

انتقاد آیت الله خامنه ای از دولت موسوی در مراسم تنفیذ
پس از قرائت حکم، رئیس جمهور به سخنرانی پرداخت. آقای هاشمی رفسنجانی درباره آن روز می نویسد:«آیت الله خامنه ای در اظهاراتشان از نقاط ضعف عملکرد دولت با کنایه یاد کردند.» (امید و دلواپسی، کارنامه و خاطرات سال1364هاشمی رفسنجانی، صفحه240)
در بخشی از سخنان آیت الله خامنه ای آمده بود: «ریشه مشکلات امروز ما وابستگی اقتصادی به خارج از این مرزها ومنحصر بودن درآمد ما به درآمد حاصل از نفت است. فقدان یک برنامه همه جانبه اقتصادی و گرایش به دولت سالاری یکی دیگر از مشکلات ماست که نتایج این مشکلات را در کاهش رشد اقتصادی و گاهی در رشد منفی اقتصادی مشاهده می کنیم. باید در زمینه اقتصادی برنامه ریزی مستقل از نفت انجام بگیرد. گرایش به افزایش تولید داخلی به وجود آید و شدت پیدا کند و استفاده از سرمایه ابتکار و مدیریت و همکاری مردم جدی گرفته شود.» (همانجا)

تأکید مجدد بر حق رئیس جمهور در انتخاب نخست وزیر
آیت الله خامنه ای که همه شمشیرهای جناح چپ را برای اجبارشان در معرفی مجدد موسوی از رو بسته می دیدند، در مراسم تحلیف در مجلس شورای اسلامی نیز مجدداً بر اختیارات رئیس جمهور در این امر تأکید کرده و گفتند: «این سوگند یک سوگند شرعی است و یک سوگند جدّی است و صرف تشریفات نیست. خود قانون اساسی ابزارهای لازم برای عمل به این سوگند را مشخص کرده که اگر آن ابزارها باشند، عمل به این سوگند امکان پذیر است و الّا نه. و مهم ترین آن ابزارها چیزی است که در اصل 124 و 133 [اصول مربوط به تعیین نخست وزیر و وزرا توسط رئیس جمهور] ذکر شده است. در صورتی که رئیس‌جمهور این ابزارها را در اختیار داشته باشد، خواهد توانست به این سوگند عمل کند وگرنه این سوگند، حکم فقهی‌اش برای فقها روشن است.... من یک طلبه کوچک و یکی از شاگردان امام عزیز و بزرگوار هستم و هیچ ادعایی ندارم. اما با این ابزارها می توانم و این قدرت را دارم که این مسئولیت را انجام دهم.» (روزنامه کیهان18/7/64)

آقای هاشمی: موسوی به آیت الله خامنه ای تحمیل شد
گرچه عدم تمایل آیت الله خامنه ای به انتخاب مجدد موسوی واضح بود اما به هر حال به خاطر کارشکنی ها و بدعت هایی که جناح چپ موجود در سه قوه انجام دادند (از جمله نامه به امام و یا گفتن این نکته به امام که در صورت رفتن موسوی، جبهه ها از نظر روحی تضعیف می شوند) آیت الله خامنه ای پس از فراز و نشیب های فراوان مجبور شدند تا به خاطر مصلحت نظام و در راستای تبعیت از ولی فقیه، با اکراه تمام مجدداً میرحسین موسوی را جهت نخست وزیری به مجلس معرفی نمایند.
چگونگی و روند این امر (که در دل خود ماجراهایی نظیر 99 نفر را آفرید) خود مثنوی هفتاد من کاغذ می طلبد و به امید خدا در آینده به صورت جداگانه و مفصّل به آن خواهیم پرداخت.
اما به عنوان خاتمه، می توان برخی از علل این معرفی را خلاصه وار، در مصاحبه آقای هاشمی رفسنجانی با روزنامه کیهان ملاحظه است:
«س:آیت الله خامنه ای در دوره دوم ریاست جمهوری شان نمی خواستند آقای موسوی را مطرح کنند تا این مشکل از ریشه حل شود. این را توضیح بفرمایید.
ج: همین طور است. ایشان او را قبول نداشتند و خیلی صریح هم می گفتند که قبول ندارم. ... این بحث مفصل است. ایشان می دیدند که توافق ندارند. تقریباً بر ایشان تحمیل شد.
س: یعنی حمایت حضرت امام از آقای موسوی باعث چنین کاری شد؟
ج: امام هم روی ملاحظاتی می گفتند آقای موسوی باشد.
س: ملاحظات حضرت امام را بفرمایید.
ج: از داخل مجلس جمع زیادی نامه می نوشتند و در بیرون هم این گونه منعکس می کردند. حتی افرادی از جبهه نامه نوشتند که جبهه آسیب می بیند. دوستانی که بعداً مجمع روحانیون شدند، در اطراف امام بودند. عوامل زیادی دست اندرکار بود. آیت الله خامنه ای هم تسلیم امام بودند و اگر امام نظر صریحی می دادند، ایشان تکلیفی برای خودشان قائل نبودند و می پذیرفتند. در این قضیه هم همینطور شد و پذیرفتند. البته بهتر است این گونه مسائل را از خود آقایان بپرسید. من مایل نیستم در چنین مواردی وارد شوم.» (بی پرده با هاشمی رفسنجانی،صفحه111)
و این چنین، فصلی دیگر رقم خورد از کتاب سرگذشت عده ای که ولایت فقیه را فقط تا وقتی می خواستند که برآورنده تمایلات آنان باشد و همچنین برگ درخشان دیگری افزوده شد بر کتاب عمل کسانی که گرچه تحت تهمت «عدم پیروی از ولایت فقیه» بودند، ولی به یک اشاره ولی امر، تمام تمایلات خود را زیر پا گذاشتند و به فرامین ولی گردن نهادند. آری، به درستی که «تاریخ روشنگر نسل های آینده است.» (صحیفه امام، جلد 3، صفحه 434)

  
 

راه دبي نزديك تر است يا اروپا؟

خاندان هاشمي با خريد خانه هايي در دبي به راحتي فاصله نه چندان زياد دبي تا تهران را هر چند روز يك بار طي كرده و با مهدي هاشمي ملاقات مي كنند.

خروج يك باره مهدي هاشمي از كشور كه هم زمان با افشاي دخالت هاي وي در قضاياي پس از انتخابات انجام شد، هر چند از سوي وي و نزديكانش در جهت تكميل تحصيلات عنوان شد اما صدور حكم قانوني براي بازداشت مهدي هاشمي اين داستان را وارد ابعاد تازه تري كرد. به گونه اي كه با ترس مهدي هاشمي از ورود به كشور، خاندان هاشمي در سايه سكوت خبري همواره در آمد و شد ميان ديدار با مهدي و تدارك مقدمات خروج از كشور و اقامت در كشورهاي خارجي هستند.

با ملاقات همسر و فرزندان مهدي هاشمي با وي در خارج از كشور رويه قرارهاي خانوادگي با فرزند فراري رئيس مجمع تشخيص مصلحت اين روزها اكثرا در دبي انجام مي شود. مهدي هاشمي كه پيش از اين ديدارهاي خود را در كشورهاي عربي و اروپايي انجام مي داد چند ماهي است كه بيشتر به دبي سفركرده و راه نزديكتري براي ديدار با خانواده اش فراهم كرده است.

در همين زمينه، در ماه آغازين تابستان 89 عفت مرعشی همسر آقای هاشمی رفسنجانی و فاطمه هاشمی دخترش برای ملاقات با مهدی هاشمی به دوبی سفر کردند. اين سفر در حالي انجام شد كه سارا لاهوتی دختر فاطمه هاشمی و عماد هاشمی فرزند محسن هاشمی نيز به همراه نفیسه اشراقی و فرزندش زهرا هم در دبي به سر مي بردند.
اين ديدارهاي خانوادگي جداي ديدارهايي است كه مهدي با برخي سياسيون اصلاح طلب مانند محمدرضا خاتمي در اروپا انجام داده است.

بنا بر اين گزارش، با توجه به استنكاف مهدي هاشمي از تن دادن به دستور مقام قضايي در بازگشت به ايران و توضيح در زمينه اتهامات وارده خاندان هاشمي با خريد خانه هايي در دبي به راحتي فاصله نه چندان زياد دبي تا تهران را هر چند روز يك بار طي كرده و با مهدي هاشمي ملاقات مي كنند.

در همين رابطه شنيده ها حاكي از آنستكه عماد هاشمي به همراه نفيسه اشراقي و دخترش پس از ديدار با مهدي هاشمي و گشت و گذار چند هفته اي در امارات و اروپا روز چهارشنبه هفته گذشته به كشور بازگشتند. اين در حالي است كه فرزند فائزه هاشمي نيز از متهمان وقايع پس از انتخابات بود قصد خروج از كشور به سمت انگليس و در مجاورت دائي خود مهدي هاشمي را دارد.



 

 

خاک برسرما که ازسيدحسن دفاع کرديم
حضور سيدحسن خميني در ديدار چهره هاي سياسي با رهبرمعظم انقلاب و خوش و بش وي با رئيس جمهور باعث خشم در حد انفجار رسانه هاي ضدانقلاب شد. وي اخيراً افطارخانه عبداله نوري را به خاطر حضور وابستگان به گروهک هاي ضدانقلاب ترک کرده بود.

  به دنبال حضور سيدحسن خميني در ميان ديدارکنندگان با رهبري و صميميت وي با رئيس جمهور، انبوه رسانه هاي ضد انقلاب که تا پيش از اين به دروغ از سيدحسن تمجيد مي کردند، زبان به عقده گشايي و فحاشي عليه وي کردند.
سايت صهيونيستي بالاترين که سال گذشته در اوج فتنه و به خاطر نشستن سيدحسن با سران فتنه در يک مجلس عروسي، به وي تبريک گفته و از او خواسته بود تا از پدر و پدربزرگ خود (مرحوم حاج سيداحمدآقا و حضرت امام رضوان الله تعالي عليهما) هم برائت بجويد، اين بار نوشت: آخوند خوب آخوند مرده است.
اين سايت صهيونيستي در مطلب ديگري که بالاترين امتياز (394 امتياز) را آورده، خطاب به سيدحسن نوشت: خاک بر سر من الدنگ احمق که در دفاع از تو چند خط نوشتم. به به اينجا رو با «آقا» عکس دو نفره مي گيري؟ خاک بر سر من احمق! تو برو به مهماني ما هم اينجا ]خارج از کشور[ در به در!
يکي ديگر از کاربران ضد انقلاب تصريح کرد «ما از خود خميني چه خيري ديديم که از نوه اش ببينيم». و بابک داد، کاتب فراري خاتمي در دولت اصلاحات که چندماه پيش از شجاع الدين شفا سلطنت طلب هتاک تمجيد کرده بود، نوشت: عکسهايت دردآور بود. راستش دردم آمد. چي مي شد مي ماندي و همان تسبيحت را مي چرخاندي؟ اجبار که نداشتي. آن وقت ما هنرمندها و ورزشکارها را به خاطر اين ديدارها به نقد مي کشيم.
يک کاربر بالاترين زير اين نوشته در کامنتي تصريح کرد: آقاي داد آيا بايد ايشان کار ديگري مي کرد؟ از ايشان توقع چيز ديگري داريد؟ صادق باشيم. مگر نامه پدر او ]سيداحمد خميني[ به آيت اله منتظري را نخوانده ايد؟ آيا سيدحسن اجازه مي دهد از پدرش انتقاد شود؟ آقاي داد اميدوارم به من نگوييد که سياست نمي داني و بايد گام به گام پيش برويم. ما بايد صداقت داشته باشيم... آخوند جماعت سر و ته يک کرباسند.
سايت صهيونيستي در مطلب ديگري تصريح مي کند که سيدحسن خميني از اول هم با جنبش سبز نبوده که حالا کسي بخواهد از او گله بکند: خدا وکيلي جوگيرتر از ما خودمونيم. يه روز عاشقيم يه روز فارغ. يه روز بابايي رو تا عرش مي بريم بالا، فرداش با کله مي کوبونيم زمين. بنده خدايي که از اول هم به طور مستقيم نگفته عضو جنبش سبزه، رفته به ضيافت که اون طرفي ها بودن. جرم کرده؟ مگه خودش اومده بود گفته بود که من رهرو جنبش سبزم که حالا بهش اين طوري فحش ميدين؟ حالا جالب اينه که توي اون ضيافته هاشمي هم بوده اما کسي به او پيله نميکنه که چرا رفتي. در صورتي که موضع آقا حسن خميني در قبال جنبش سبز درست مثل هاشميه. آخه هيچ فکر کردين اصلا اين آقا کيه که بايد بعد از رهبري بيشترين تعداد عکس رو ازش توي اون مراسم گرفته باشن؟ من فکر ميکنم دقيقاً نظر عکاس همين بوده که ما اين چيزا رو ببينيم و بهش فحش و بد و بيراه بديم. خلاصه اينکه اون نه رهبر جنبش سبزه و نه همراهش.
اما اين حرف ها باعث التيام سوختگي نسبتاً شديد کاربران ضد انقلاب -وعمدتاً خارج نشين- بالاترين نشد چنان که يکي از آنها در پاسخ به اين توجيهات نوشت: ماله کشي موقوف! اين ماله کشيهاي ما تا به کجا ادامه دارد؟ اگر افتخاري به ديدار احمدي نژاد برود، ميگوييم که دست بزرگ فتنه ميخواهد بين ما تفرقه بياندازد، ما که از نيت او باخبر نبوده ايم!! اگر هنرمندان کشور به ديدار رهبر بروند، ميگوييم مجبورشان کرده اند و چاره اي نداشته اند! اگر پروانه معصومي چادر بر سر فکند و با افتخار بگويد که من با تب سي و نه درجه به حضور رهبر رسيده ام، باز هم ميگوييم که حالا يه چيزي گفته! عجب جماعت خوش خيالي هستيم ما! براي کارهاي ناشايست هر کسي بالاخره توجيهي داريم! حالا که نوبت به حسن خميني و رفسنجاني رسيد واويلا! ديگر دست بزرگ فتنه رسماً از آستين درآمده و قصد نابودي جنبش سبز را کرده است! مهماني اش مال آنها و ماله کشي اش مال ما آدمهاي زودانگار و زودباور! اين چه ويروسي است که وارد ذهن و جان ما کرده اند؟ تا حرف از حسن خميني مي شود، همه خفه شوند و نگويند که با وجود اينهمه تنش و مشکلات به وجود آمده اخير، شرکت در ضيافت افطار در بيت رهبري ديگر چه صيغه اي است؟ تا حرف از رفسنجاني و کارهايش مي شود، داد همه درمي آيد که اي بابا الان چه وقت گفتن اين حرفهاست؟ رفسنجاني وزنه سنگيني است که همه کار ازش برمياد! تا حرفي از خرابکاري هايش پيش آيد فرياد واويلا و برچسب هاي تفرقه انداز و... بر سر ما باريدن مي گيرد!
هرچند که از اين قبيل واکنش ها در ميان محافل ضدانقلاب فراوان است اما به عنوان آخرين نمونه بايد به نوشته سايت خودنويس استناد کرد که نوشت: «آنها موفق شدند، تا من اين گونه بسوزم و تلخ و تند بنويسم».
شايان ذکر است مرحوم سيداحمد خميني رضوان الله تعالي در وصيت نامه خود به سيدحسن و ديگر فرزندان خود سفارش کرده است که در همراهي و پيروي ولايت فقيه ثابت قدم باشند. 

 

فحاشی بی‌بی‌سی به سبک زندگی ایرانیان

راه‌اندازی نیروگاه بوشهر و پیشرفت‌های چشمگیر علمی ایرانیان به قدری برای رسانه‌های غربی غیرقابل انکار است که دست به فرافکنی رسانه‌ای و تهمت‌زنی روی آورده‌اند.

هم زمان با راه اندازی نیروگاه اتمی بوشهر، سایت وابسته به دولت بریتانیا همچنان علیه ملت ایران دروغ پراکنی کرده و انواع صفات زشت را منتسب به مردم ایران کرده است.

بی‌بی‌سی فارسی که ادعای رسانه مردمی و زبان گویای مردم ایران را به یدک می کشد، در جدیدترین اقدام خود مردم ایران را کینه ورز، دروغ گو، چشم چران، دورو و متقلب، بی مسئولیت و غیرقابل اعتماد، عقب افتاده، غیر قابل تطبیق با دنیای مدرن، توخالی و از خود راضی و تحقیر کننده سایر ملل و اقوام خواند.

خبرنامه دانشجویان در این زمینه نوشت: این القاب زشت از سوی سایتی منتشر می شود که هدف تاسیس خود را ارائه تصویر درست از ایران و پرکردن خلا رسانه ای عنوان کرده است.

به نظر می رسد راه اندازی نیروگاه بوشهر و پیشرفت های چشمگیر علمی ایرانیان به قدری برای رسانه های غربی غیرقابل انکار است که دست به فرافکنی رسانه ای و تهمت زنی روی آورده اند.

هرچند وحدت و همبستگی ایرانیان در بحران های گوناگون چون جنگ تحمیلی و عبور از فتنه 88 و بحران های اقتصادی و تحریم ها مثال زدنی است با این حال رسانه ضد انقلاب بی بی سی در تحلیل کامل تحولات تاریخی ایران! می نویسد: ایرانیان مردمی که اتحاد و همبستگی بندرت داشته اند و صدمات زیادی از تفرقه دیده اند و مردمی که غرق در اعتقادات هستند و دوست و دشمن را تشخیص نمی دهند، نامید.

نوبت شمای این هفته بی‌بی‌سی فارسی این سوال را مطرح می کند که ایرانیان را به چه صفتی می شناسید؟ و در میان نظرات خود زشت ترین صفات را منتسب ایرانیان می کند.

با اینکه ایرانیان اغلب در میان سایر ملل، به میهمان نوازی و خانواده دوستی شهره اند با وجود این، بی‌بی‌سی می نویسد: ایرانیان توخالی و از خود راضی و بر خلاف نظر برخی دوستان اصلا مهمان نواز نیستند و فقط هدفشان از کشاندن مهمان به خانه نمایش دادن امکانات مالی به دیگران است!
 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 131
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 31 / 5 / 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد